نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

دانلود بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم

بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم

نرخ بیکاری بهترین راه شناخته شده در ارزیابی بازار کار و یکی از مواردی است که در بسیاری از کشورها بسیار بدان پرداخته شده استنرخ کل بیکاری در سالهای اخیر در هفت کشور الجزایر، یوگوسلاوی، ماسارونیا ، مراکش ، نامبیا ، صربستان، مونتنگرو و کرانه باختری و نوار غزه نرخ بیکاری بیش از 20 درصد در سالهای اخیر بوده است

دانلود بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم

بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم
وضعیت اشتغال در جهان سوم
وضعیت اشتغال 
جهان سوم
بیکاری
تحقیق
پایان نامه 
پروژه 
پژوهش
دانلود پژوهش
دانلود تحقیق    
دانلود جزوه
دانلود مقاله 
دانلود پایان نامه
دانلود پروژه
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 16 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 11

بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم

 

مقدمه

نرخ بیکاری بهترین راه شناخته شده در ارزیابی بازار کار و یکی از مواردی است که در بسیاری از کشورها بسیار بدان پرداخته شده است.

نرخ کل بیکاری در سالهای اخیر در هفت کشور الجزایر، یوگوسلاوی، ماسارونیا ، مراکش ، نامبیا ، صربستان، مونتنگرو و کرانه باختری و نوار غزه نرخ بیکاری بیش از 20 درصد در سالهای اخیر بوده است. 

اطلاعاتی که بعد از سال 1995 وجود دارد، نشان می دهد که 50در صد از کشورها با افزایش میزان بیکاری مواجه شده اند و 50 درصد دیگر با کاهش بیکاری . 

-ILO نرخ بیکاری در بین زنان و مردان در سال 1990و 2001. برای جلوگیری از محدودیت های موجود و برای مقایسه آمارهای تمامی کشورها، می توان بر اساس برخی از الگوهای ILO هر یک از کشورها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار داد.این مقایسه ها نشان می دهد که میزان بیکاری زنان و مردان در بین سالهای 1990 و 2000 در فنلاند ،آلمان ،ژاپن،و سودان افزایش یافته، در حالیکه در استرالیا ،کانادا، ایرلند، هلند، نیوزیلند، نوروژ، اسپانیا، و ایالات متحده با کاهش روبرو بوده است. 

طرح مسئله

وضعیت اشتغال در ایران طی سالیان گذشته و اکنون چگونه است ؟ در دیگر کشورهای جهان سوم چه وضعی وجود دارد ؟ کشورهای ÷یشرفته چه سیاستهایی علیه بیکاری به کار بسته اند ؟ کشورهای جهان سوم برای جلوگیری از مهاجرت نیروهای کار جوان چه تمهیداتی باید اتخاذ کنند ؟

سوال اصلی

کشور های جهان برای نیروی کار جوان خود چه سیاستهایی را تدوین کرده اند؟

 سازماندهی مراکز حمایت از کارگران و  بیکاران در دنیا به چه شکلی است ؟

چرا بعضی از کشورها برای کسب و کار مناسب تر شده اند ؟

 

بررسی وضعیت اشتغال قبل از انقلاب اسلامی

 بررسی وضعیت اشتغال قبل از انقلاب اسلامی بخش نخست: (45-1335) از آن جایی که دهه 1990 به عنوان دهه توسعه انسانی شکل گرفته است، منابع انسانی اهمیت خود را به عنوان پایه اصلی ثروت ملتها بیش از پیش نشان می دهد. ضرورت بررسی نیروی انسانی و مسائل مربوط به آن و لزوم توجه به این امر نیز در اصل28 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گرفته است: هر کسی حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، بپذیرد." در ادامه، این ماده تصریح می کند که : " دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساویبرای احراز مشاغل را ایجاد کند." نیروی انسانی به کلیه جمعیت 10 سال به بالا اعم از جمعیت فعال و غیر فعال گویند که به ویژگی هایی نظیر حدود سنی جمعیت، تمرکز آن در مشاغل مختلف و بخش های متفاوت اقتصادی کشور، ترکیب سنی و جنسی آن می پردازد. از سالهای 1300 به بعد مسئله اشتغال و بیکاری در کشورمان به موازات دگرگونی های اساسی در اقتصاد و تغییر و تحولات در گروهها و طبقات اجتماعی شکل تاره ای به خود گرفت، به طوری که بعضی از طبقات جایگاه جدیدی در اقتصاد پیدا کردند و از ارزش بعضی ازطبقات دیگر کاسته شد. واقعیت این است که بافت اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی کشورمان همانند بسیاری از کشورهای جهان سوم باعث می شود که ظرفیت بالقوه نیروی کار جامعه و جمعیت فعال، علی رغم افزایش سریع جمعیت، محدود باشد.

بررسی وضعیت اشتغال در ایران  

برای گردآوری آمار و اطلاعات و ارائه تصویر دقیق از وضع موجود با توجه به محدودیت¬های اولیه، از اطلاعات آماری مربوط به سال 1375، از انتشارات مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه استفاده شده است. نتایج بررسی¬های اولیه، ساختار کلی جمعیت کشور را مشخص می¬سازد. سپس جایگاه نیروی انسانی در بخشهای مختلف اقتصاد مورد تجزیه و تحلیل قرار می¬گیرد. بعلاوه ساختار جمعیت در مناطق مختلف شهری و روستایی مسأله فرصتهای اشتغال، حرکت جمعیت و جابجائی نیروی کار، چگونگی گسترش بازار کار در مناطق شهری و ابعاد بیکاری در مناطق مختلف شهری و روستایی بررسی و تحلیل می¬شود.

 

نوع فایل: word

سایز : 16.5 KB  

تعداد صفحه:11 

دانلود بررسی وضعیت اشتغال در جهان سوم

دانلود بحران اشتغال در افغانستان

بحران اشتغال در افغانستان

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم دربارة افغانستان و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که افغانستان چیست؟

دانلود بحران اشتغال در افغانستان

بحران اشتغال
افغانستان
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه 
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه 
دانلود تحقیق
دسته بندی فقه و حقوق اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54

بحران اشتغال در افغانستان


بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.

 چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید. 

 جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را  می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و  زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.


جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای جلوگیری از شیوع فلج اطفال، هزینة واکسیناسیون را برای ملت افغانستان نیز بپردازند.


موضع جامعة جهانی در قبال افغانستان

همیشه باید دید تیتر خبری ای که با نام هر کشوری قرینه است، چیست؟ تصویری که با اخبار در مورد هر کشوری به دنیا داده می شود ترکیبی است از واقعیات آن کشور و تصویری ـ تخیلی ـ تدوینی که قرار است مردم دنیا از جایی داشته باشند.  اگر قرار باشد کشورهایی از جهان به یک جایی طمع کنند، لازم است از قبل زمینه های خبری اش را بسازند. آنچه من دریافته ام این است که متأسفانه در افغانستان امروز چیز چندانی به جز خشخاش برای طمع کردن وجود ندارد. پس افغانستان در اخبار همیشگی دنیا سهم کمی دارد و قرار نیست مشکلی از آن به این زودی ها حل شود. افغانستان اگر مثل کویت صاحب نفت و مازاد درآمد نفتی بود، می شد سه روزه آن را توسط امریکا از عراق پس گرفت و هزینة حضور ارتش امریکا را هم از مازاد درآمد نفتی کویت برداشت. همچنان که تا دیروز که شوروی وجود داشت، افغان می توانست به عنوان جنگنده علیه بلوک شرق و با عنوان شاهد ظلم کمونیست ها در رسانه های غربی مورد توجه قرار گیرد اما پس از عقب نشینی شوروی از افغانستان و فروپاشی آن، چرا امریکا که مدعی حقوق بشر است، نه برای ریشه کن کردن فقر این همه انسان که در خطر مرگ از گرسنگی هستند، و نه برای ده میلیون زنی که از تحصیل و فعالیت اجتماعی محرومند، گامی جدی پیش نمی نهند؟

برای آنکه افغانستان چیزی برای طمع کردن و بهره بردن دنیای امروزی ندارد. افغانستان دختر زیبایی نیست که دل هزاران نفر عاشق را بلرزاند، متأسفانه افغانستان امروز بسان پیرزنی است که هرکه طمع نزدیک شدن به او را داشته باشد با محتضری روبرو خواهد شد و هزینة این محتضر را کسی که آن را روی دست خود یافته است می پردازد و می دانیم که روزگار ما روزگار سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند " نیست.


فاجعة افغانستان به روایت آمار

در افغانستانِ دو دهة اخیر هیچ آمار علمی ای گرفته نشده و همة آمارها نسبی و تقریبی است. طبق این آمارها، جمعیت افغانستان بیست میلیون نفر (1992). در طی بیست سال گذشته از بدو اشغال شوروی تا امروز، حدود 5/2 میلیون نفر کشته شده یا مرده اند. دلایل این مرگ و میر و کشتار یا حملات نظامی بوده است، یا تلف شدن از گرسنگی و آوارگی یا کمبود تجهیزات پزشکی. به عبارتی دیگر هر سال صد و بیست و پنج هزار نفر و یا روزی حدود سیصد و چهل نفر و یا هر ساعت حداقل دوازده نفر. یعنی در بیست سال گذشته در افغانستان در هر پنج دقیقه یک نفر از این فاجعه مرده یا کشته شده است. در جهانی که وقتی تنها چندین نفر در زیردریایی شوروی در حال مرگ بودند، ماهواره ها اخبار لحظه به لحظة آن را منتشر می کردند، در جهانی که اخبار تخریب مجسمة بودا را لحظه به لحظه شنیدیم، هیچ کس از مرگ ملت افغان در هر پنج دقیقه یک نفر، در طول بیست سال گذشته سخن نگفت.

در مورد آوارگی افغان ها، رقم فاجعه از این هم فراتر رفته است. طبق آماری دقیق تر، آوارگان افغان "خارج از افغانستان" به ویژه در ایران و پاکستان به شش میلیون و سیصد هزار نفر رسید. چنان چه این رقم نیز بر سال و روز و ساعت و دقیقه تقسیم شود، طی بیست سال گذشته در هر یک دقیقه، یک نفر از کشور افغانستان آواره شده است. که البته این آمار شامل کسانی که هر روز در اثر حمله ها و جنگ های داخلی از شمال به جنوب یا از جنوب به شمال افغانستان می گریزند، نمی شود.

به یاد نمی آورم که در دو سه دهة اخیر ده درصد ملتی کشته شده باشند و سی درصد ملتی از کشورشان گریخته باشند و باز هم جهان این اندازه با آن بی تفاوت برخورد کرده باشد. رقم کشته شدگان و آوارگان ملت افغانستان بر اثر جنگ های مستمر داخلی و خارجی معادل کل جمعیت کشور فلسطین است، اما سهم هم دردی با این مردم حتی توسط ما ایرانیان به ده درصد از هم دردی با مردم فلسطین یا بوسنی هم نمی رسد. با آنکه مرز و زبان مشترکی با افغان ها داریم.

وقتی برای سفر به داخل افغانستان از مرز می گذشتم در گمرک دوغارون تابلویی را دیدم که وارد شدگان را از دست زدن به اشیایی با اَشکال عجیب و غریب که" مین " نام داشت، بر حذر می داشت. زیر تابلو نوشته شده بود : " در هر 24 ساعت 7 نفر در افغانستان روی " مین" می روند، مراقب باشید شما امروز و فردا یکی از آن 7 نفر نباشید ". وقتی به داخل افغانستان رفتم در داخل یکی از کمپ های صلیب سرخ با آماری جدی‏تر از این برخوردم و معلوم شد که گروه کانادایی که برای خنثی کردن " مین " به سرزمین افغانستان آمده بودند، به دلیل وسعت فاجعه، اعلام ناامیدی کرده و بازگشته است. طبق همین آمار تا پنجاه سال آینده هر روز مردم افغانستان بایستی گروه گروه روی " مین " بروند تا شاید زمین های افغانستان آماده کشاورزی و زندگی شود. به دلیل این که هر گروه و دسته ای علیه گروه و دستة دیگر مین کار گذاشته اند، و همة این مین ها فاقد هر نوع نقشه‏ای برای جمع آوری بعدی بوده اند. فرم کارگذاری مین ها به صورت رفتار ارتش ها که در جنگ  مین گذاری می کنند و در صلح آن را جمع می کنند نبوده است، بلکه مین ها برحسب ضرورت لحظة جنگی کار گذاشته شده اند و این مثابة آن است که ملتی در هرکجا علیه خودش مین کار گذاشته باشد و علاوه بر آن هنگامی که بارندگی شدید می شود، آب های سطحی زمین، مین ها را جا به جا می کند و کوره راه هایی که تا ساعاتی قبل از بارندگی امن بود را، دوباره ناامن می سازد.

این آمار میزان ناامنی برای زیستن در افغانستان را نشان می دهد و همین امر باعث تداوم مهاجرت است. چرا که هر افغان تصویری که از موقعیت خود دارد ناامنی و خطر است. خطر مردن از جنگ و گرسنگی و مریضی. پس چرا افغان  مهاجرت نکند ؟ ملتی که سی درصدش مهاجرت می کنند، یعنی از آیندة خود به عنوان یک ملت ناامید شده است. بقیة آن هفتاد درصد نیز که مهاجرت نکرده اند به این دلیل است که ده درصدشان کشته شده یا مرده اند و شصت درصد دیگرشان، امکان خروج از مرز را نداشته اند. یا خارج شدند و توسط کشورهای همسایه بازگردانده شده اند.

همین تصویر ناامن برای خارجیان نیز باعث عدم حضور در کشور افغانستان شده است. تاجری که به دنبال منفعت و سود است هیچ گاه به چنین منطقة ناامنی پا نمی‏گذارد مگر آنکه تاجر مواد مخدر باشد و کارشناسان سیاسی دنیا ترجیح می دهند از کشور خودشان سوار هواپیما شوند و راهی کشوری در اروپا شوند و همین مسئله تحلیل وضعیت افغانستان را برای خروج از بحران دشوار کرده است. در حال حاضر نیز به دلیل تحریم سازمان ملل و نیز به دلیل ناامنی، غیر از سه کشور (رسمی) ویکی دو کشور (غیر رسمی) کارشناسی در افغانستان وجود ندارد. هرچه هست گمانه‏زنی های سیاسی از راه دور است و خود این امر باعث گنگ ماندن هرچه بیشتر اوضاع بحرانی کشوری است با این ابعاد فاجعه و تا آن اندازه بی خبری جهان معاصر. من به چشم خودم در حاشیة شهر هرات حدود000‚20 نفر زن و مرد و کودک را در حال مرگ از گرسنگی دیدم، چنان چه حتی دیگر نای راه رفتن را نداشتند و همگی در انتظار مرگ، روی زمین ها ریخته بودند. علت این مرگ و میر خشکسالی اخیر افغانستان بود.  در همان روز خانم ژاپنی مشاور امور انسانی دبیرکل سازمان ملل هم از این 000‚20  نفر دیدن کرد و قول داد که جهان برای آن ها کاری خواهد کرد، اما سه ماه بعد از اخبار رادیو ایران شنیدم که همان خانم ژاپنی مشاور امور انسانی دبیرکل سازمان ملل، آمار کسانی را که از گرسنگی در سراسر افغانستان در حال مرگ هستند را یک میلیون نفر اعلام کرد. من اصلاً به این نتیجه رسیدم که مجسمة بودا را کسی تخریب نکرد. مجسمة بودا از شرم فرو ریخت. از شرم بی توجهی جهانیان به مردم مظلوم افغانستان، خودش از اینکه دید عظمت او به هیچ کاری نمی آید از هم پاشید.

در شهر دوشنبه تاجیکستان تصویری را دیدم از آوارگی حدود 000‚100 نفر از مردم افغان که از جنوب به شمال می گریختند. پای پیاده، گویی صحرای محشر بود. این تصاویر را هیچ گاه رسانه های دنیا نشان نمی دهند. کودکان جنگ زده، پای برهنه و گرسنه دهها کیلومتر را گریخته بودند. بعدها همین جماعتِ گریزان از پشت سر مورد حملة دشمن داخلی قرار گرفتند و از سوی تاجیکستان که به سویش پناه می بردند هم پذیرفته نشدند و هزار هزار، در جزیره ای بین افغانستان و تاجیکستان مردند، و مردند و مردند، و نه تو دانستی نه هیچ کس دیگر.

به قول خانم گلرخسار شاعر مشهور تاجیک : " اگر کسی از مردم دنیا برای این همه غمی که افغانستان دارد بمیرد، عجیب نیست. عجیب این است که چرا هیچ کس از این همه غم نمی میرد! "


افغانستان کشور بی تصویر

افغانستان به دلایل گوناگون کشور بی تصویری است. اول از این باب که نیمی از جمعیت افغانستان که زن ها هستند، بی چهره اند. یعنی ده میلیون نفر از این ملت بیست میلیونی، امکان دیده شدن را ندارند و ملتی که نیمی اش حتی در داخل کشورش و حتی برای زنان خودش قابل رؤیت نیست، ملتی بی تصویر است. 

دانلود بحران اشتغال در افغانستان

دانلود بررسی اشتغال و بیکاری

بررسی اشتغال و بیکاری

مقاله بررسی اشتغال و بیکاری در 29 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی اشتغال و بیکاری

تحقیق بررسی اشتغال و بیکاری
پروژه بررسی اشتغال و بیکاری
مقاله بررسی اشتغال و بیکاری
دانلود تحقیق بررسی اشتغال و بیکاری
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 119 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29

بررسی اشتغال و بیکاری


بیکاری و تورم دو مقوله مهم در اقتصاد کلان هستند که در مباحث اقتصادی از آنها به عنوان دو بیماری یاد می کنیم.

از آنجائیکه طبق آمار این دو مقوله باعث افزایش پاره ای جرائم مثل فسادها، جنایت، ارتشاء، فساد مالی، بهم خوردن تعادل روحی افراد و افزایش نرخ طلاق، آشوب و بلواهای سیاسی و فرار مغزها، خودکشی، اعتیاد، فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی امثالهم می شود به همین دلیل این دو پدیده در صدر فهرست مشکلات اقتصادی کشورها جای دارد و بعنوان اخبار بد تلقی می شود.

تحقیقات روانشناختی نشان می دهد عامل اصلی 70% ناهنجاریهای جامعه بیکاری است. بنابراین کارفرمایان با ایجاد اشتغال از بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی جلوگیری می کنند.

کارگران سرمایه های اجتماعی ارزشمندی هستند که نیروهای خلاق، نوآور و مولد به شمار می روند و فرآیند کمی و کیفی تولید و بهره وری بهینه از سرمایه گذاری کار آفرینان را بر عهده دارند.

اما بیکاری از نظر علم جامعه شناسی و اقتصاد به صورت زیر تعریف می شود. به بخشی از نیروی کار جامعه که در جستجوی یافتن شغل هستند اما موفق به داشتن آن نمی شوند بیکار گفته می شود.

در تعریف بیکاری از اصطلاح نیروی کار جامعه صحبت شد که در اینجا بد نیست مفهوم نیروی کار را نیز بدانیم.

منظور از نیروی کار جامعه آن بخش از افرادی هستند که یا شغل دارند و یا در جستجوی آن هستند اگرچه در مباحث علمی محدودیت سنی بین 15 الی 65 سال برای این قشر دیده شده است اما در بعضی جوامع این محدودیت کمتر یا بیشتر است.

خود بیکاری به چهار گروه تقسیم بندی می شود:

1- بیکاری اصطکاکی                          ( Frictional Unemployment ) 

بیکاری اصطکاکی در اثر تحریک اقتصادی پیش می آید یعنی افرادی ممکن است با مهاجرت از یک شهر به شهر دیگر و به منظور یافتن کار جدید بهتر و مناسبتر کار خود را رها می کنند و یا در محل خاصی، صرفاً برای تغییر شغل،‌کار خود را ترک می کنند.

2- بیکاری دوره ای                          ( Cyclical Unemployment )  

بیکاری دوره ای به دلیل رکود اقتصادی و تورم پیش می آید. به این ترتیب که در دورة رکود اقتصادی که سطح فعالیتهای اقتصادی کاهش می یابد. بخشی از نیروی کار بیکار می‌شوند. اما با خروج اقتصاد از حالت رکود این نوع بیکاری از بین می رود.

3- بیکاری ساختاری                          ( Structural Unemployment ) 

بیکاری ساختاری بیکاری است که به دلایلی نظیر اتوماسیون بیشتر در پاره ای از فعالیتهای اقتصادی بخصوص در صنایع، با پیدایش سایر پدیده های تکنیکی در بعضی از مشاغل پیش می آید. در چنین حالتی عده ای به دلیل اینکه تقاضایی برای مهارتشان وجود ندارد کارشان را از دست می دهند.

برای از بین بردن یا کاهش این نوع بیکاری می توان با ایجاد دوره هایی و دادن آموزش های جدید به نیروی کار آنها را با تکنیکهای جدید آشنا کرد.

4- بیکاری فصلی                             ( Seasonal Unemployment ) 

این نوع بیکاری معمولا در مناطق کشاورزی و معدنی ایجاد می شود. یعنی کشاورزان یا معدنچیان حداقل یک فصل از سال را ممکن است امکان فعالیت تولیدی نداشته باشند. برای تعدیل بیکاری فصلی کشاورزان با ایجاد فعالیتهای جانبی در فصل بیکاری می توان تعدیلاتی در این مورد به وجود آورد. اما درخصوص معدنچیان امروزه با توجه به سختی کارشناسان بیکاری فصلی آنها موجه است و پذیرفته شده است.

با توجه به توضیحات بالا برای کار کارشناسی و بحثهای آماری نرخ بیکاری را می توان از رابطه زیر به دست می آید:


تعداد شاغلین تعداد نیروی کار فعال

تعداد نیروی کار فعال

 

نرخ بیکاری = ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


M-N

M

 

و از همین جا می توان درصد نیروی بیکار جامعه را حساب کرد. درصد نرخ بیکاری = 100 * ـــــــــــــ

یک ضرب المثل ایتالیایی می گوید آخرین چیزی که از دست می رود امید است فقر ناشی از بیکاری موجب بروز دیگر معضلات اجتماعی از جمله خودکشی، طلاق، اعتیاد، فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی، جنایت، رشوه خواری و فساد مالی می شود.

اگرچه صددرصد این معضلات از بیکاری نشأت نمی گیرند و تعدادی به بهانه بیکاری به معضلات مذکور دامن می زنند اما فقدان فرصت شغلی مناسب برای قشر تحصیل کرده و نخبگان جامعه موجب بروز معضل فرار مغزها شده است و برآورد می شود که عمده تحصیل کرده ها و متخصصان ما کشور خود را به دلیل معضل بیکاری ترک کرده اند.

ناامنی و بی ثباتی سیاسی یکی دیگر از نتایج بیکاری در کشور است. جوانی که یک فرصت شغلی مناسب در اختیار داشته باشد انگیزة کمتری برای حضور در اغتشاشهای خیابانی و تظاهراتها علیه حاکمیتها می شود.

 


اهداف اطلاع رسانی

حضرت امام در بیانات خود، ارائه پیام و اطلاعات به دو صورت خبری و عمومی را مورد توجه قرار داده و با توجه به مخاطبان زیاد این رسانه، بخش اطلاع رسانی را از وظایف مهم این رسانه دانسته اند و می فرمایند: «هر کدام که برنامة خارجی دارید مسائل ایران را آنطوری که هست بگوید. مطلبی که آنها در روزنامه هایشان می نویسند، مطابق با رادیوهایشان می گویند به مردم خارج بفهمانید که اینها دروغ می گویند.» (صحیفة نور ج 3 ص 251 ج 2 ص 251).

ایشان مصلحت و امنیت ملی کشور را مورد توجه قرار داده می فرمایند: پخش اخبار و اطلاعات نباید منافاتی با امنیت ملی ایران داشته باشد و نباید امری بر خلاف مصالح کشور پخش گردد. (صحیفه نور ج 12 ص 104 و ج 8 ص 201 و ج 16 ص 5 و 4 و 3 و 8 و ج 9 ص 262) همچنین ایشان به صحت و درستی اخبار تاکید می کنند و می فرمایند: «رادیو و تلویزیون موظفند اخباری را نقل کنند که صد در صد صحت آن ثابت می باشد» (صحیفه نور ج 12 ص 94) در جای دیگر ایشان به ویژگی کاهش تشویش و اضطراب مردم اطلاع رسانی صدا و سیما اشاره می کنند و می فرمایند: «اخبار و اطلاعات را از منابع موثق بدهید تا اینکه مردم دچار اضطراب و تشویش نشوند» (صحیفه نور ج 13 ص 94)

ایشان در مورد استقلال و آزادی صدا و سیما با حفظ موازین ملی و اسلامی می فرمایند: «صدا و سیما باید مستقل و آزاد باشد و باید استقلالش محفوظ باشد و هیچکس در آن دخالت نکند» (صحیفة نور ج 12 ص 23 و 85 و 86) و در جای دیگر می فرمایند: «اخباری که در آنجا گفته می شود باید برخلاف موازین اسلام نباشد که هر گروهی بخواهد توطئه کند، بیایند در رادیو و تلویزیون حرفهایی بزنند که توطئه آمیز باشد. البته نه اینکه ما می‌گوئیم باید سانسور باشد، ما می‌گوئیم باید بر طریق اسلام و ملت باشد (صحیفه نور ج 16 ص 5-84)

اهداف تربیتی- ارشادی

حضرت امام در جهت اهمیت این بعد در یکی از بیانات خود اینگونه به مطالب اشاره می فرمایند: «رادیو یک دستگاهی برای آموزندگی، برای پرورش یک ملت است. با رادیو و تلویزیون از همه چیز بهتر می شود مکتب را پرورش داد. برای اینکه از رادیو و تلویزیون هم ملا و آدمی که سواد دارد از آن استفاده می‌کند و هم آنکس که سواد ندارد اما از دستگاههای دیگر مثل روزنامه و مجله یک دسته می توانند استفاده کنند. در یک جاهای معدودی رادیو و تلویزیون الان جوری شده است که در همه جا همة قشرها می شنوند و از راه سمع و بصر می توانید خدمت کنید به این مملکت، چنانچه به این مملکت خیانت کردند بهتر می شود به آن آموزندگی و تربیت داد و ترقی کرد. و جوانها را تربیت نمود» (صحیفه نور ج 8 ص 201 و ج 9 ص 75 و ج 12 ص 104 و ج 9 ص 263)

و با توجه به ابعاد گسترده مخاطبین می فرماید: «صدا و سیما هردوشان الان در هر جا که هست گوش و چشم مردم به این آلات است و شما مسئولید آن را از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتیاج جمهوری اسلامی ایران اشباع کنید، که هم شغل شریفی است و هم مسئولیت دار». (صحیفه نور ج 15 ص 95 و ج 9 ص 3- 262 و ج 8 ص 201) حضرت امام (ره) صدا و سیما را مرکز پرورش عمومی می دانستند که می توانند خدمتهای گرانمایه ای را به فرهنگ اسلام و دین بنماید (صحیفه نور ج 19 ص 110- 109)

در یک این راستا در یکی از بیانات خود اینگونه به مسئله اشاره فرموده اند که: «یک رادیو و تلویزیون اسلامی و مربی جامعه در طول مدتی که محمدرضا شاه مخلوع، این تلویزیون را در تحت سیطره خودشان دانستند کوشش می کردند که جوانهای ما را منحرف کنند، یعنی نگذارند این قوه ای که باید برای کشور خدمت کند و ) اینها راهشان را کج می کردند که در خدمت دیگران باشند. نه اینکه مطالبی در آن گفته شود که مخالف وضعیت کشور است مخالف با مصلحت کشور است و جوانهای ما را جوری بار می‌آورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند (صحیفة نور ج 12 ص 102)

یکی دیگر از وظایف مهم این رسانه ارائه برنامه هایی در جهت ساختن جامعه ای متفکر و مستقل است. حضرت امام در یکی از فرمایشات خود به وظیفه اشاره کرده اند:

«این دستگاه، دستگاهی باید باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند و تمام را مبارز بار آورده، تمام را متفکر بار آورده، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزاد منش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند و استقلال به مردم بدهد. (صحیفه نور ج 5 ص 202 و ج 19 ص 110-109)


4-1- اهداف تفریحی و سرگرمی

براساس تفریحی که برای این بعد از برنامه ها عنوان گردید هدف این نوع برنامه ها (انبساط خاطر،‌ آرامش فکر، ایجاد روحیة بدور از هر گونه لغو و بیهودگی می باشد) حضرت امام نیز تذکرات قابل توجهی را بیان فرمودند که اساس آن بر این اصل قرار گرفته که در امور تفریحی و سرگرمی نیز طرح مسائل جدی و ضروری است و نباید فراموش شود. در راستای طرح مسائل جدی حضرت امام می فرمایند: «اسلام می خواهد که همه مسائل جدی باشد، مسائل مکتبی جدی باشد. مسائل روحی مسائل جدی باشد. جد است در آن. حتی در امور تفریحی، هم در اسلام یک جوری است که باز در آن حد پیدا می شود» (سخنرانی 18/6/58 و صحیفه نور ج 9 ص 75)

دانلود بررسی اشتغال و بیکاری

دانلود پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی و اشتغال

پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی و اشتغال

پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی و اشتغال

دانلود پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی  و اشتغال

پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی  و اشتغال
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57

پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی  و اشتغال

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کار آفرینی عبارتست ازفرآیندی که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می‌گردد. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی  از منابع به منظور بهره‌گیری از فرصتها (احمد پورداریانی،1384).در دیدگاه فرآیندی به کار آفرینی (متغیر وابسته) بصورت یک فرآیند سیستمی نگریسته می شود که دارای یکسری ورودی(عوامل فردی،شخصیتی ،سازمانی بعنوان متغیرهای مستقل و عوامل محیطی بعنوان متغیر کنترلی)،فرآیند پردازش و خروجی(رشد،تغییرونوآوری) می باشد.

واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای ”متعهد شدن “ نشأت گرفته است . بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر ”کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره و تقبل کند(احمد پور داریانی، محمود ، 1375)

سه دلیل مهم توجه به موضوع کارآفرینی عبارتند از تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد.در موارد زیادی این مفهوم را به اشتباه صرفا معادل اشتغال زایی تعریف کرده اند. از اواخر دهه هفتاد در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و تغییرات جمعیت شناختی ، موجی از کسب و کارهای کوچک و افراد خود اشتغال به وجود آمدند به گونه ای که این موضوع باعث شده است تا مقوله کارآفرینی از جنبه های متعدد و بوسیله رشته های مختلف علمی نظیر اقتصاد ، مدیریت ، جامعه شناسی و روانشناسی مورد مطالعه قرار گیرد(Hayton,2005,p25).

تامپسون ( 2000) کارآفرینی را فرایندی می‌داند که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت، عضو جدید را همراه با  ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل به وجود آورد. چرچیل درباره کارآفرینی با نگاه متفاوتی معتقد است : کارآفرینان باید بر حرکت ها و بهبودهای مستمری متمرکز شوند که به صورت مداوم در پی بهره برداری از ریسک‌ها و فرصت‌های قابل کنترل باشد (ناهید،1391،ص42).

رضائیان کارآفرینی را فراگرد شکار فرصتها به وسیله افراد، بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار تعریف می‌کند و در اصل بر این مهم استوار است که کارآفر ینان به هنگام تصور فرصت های جدید، محدودیت‌های منابع جاری را نادیده می‌گیرند(رضائیان،1390).

فرای (1993) معتقد است کارآفرینی یعنی در هم آمیختن ویژگیهای شخصی، ابزار مالی و منابع موجود در محیط کار که از راه فرآیندی انجام می‌پذیرد و بقا می‌یابد(ناهید،1391،ص42).

 

جدول 2-1- تعاریف کارآفرینی و کارآفرین از دیدگاه صاحبنظران 

ردیف

صاحبنظران کار آفرین

تعریف کار آفرینی و کار آفرین

1

ژان باتیست سی

کار آفرین فردی است که منابع اقتصادی را از حوزه ای که دارای بهره وری و سود پائین تر است، به حوزه ای که دارای بهره وری و سود بالاتر است،منتقل می‌کند

2

ژوزف شومپیتر

کار آفرین فردی است که ترکیبات جدیدی را در تولید و ایجاد می‌کند و کار آفرینی عبارت است از عرضه کالایی جدید،روشی جدید در فرآیند تولید،ایجاد بازاری جدید،یافتن منابع جدید و ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در کسب و کار.

3

کرانرنز[1]

کار آفرینی بر بهره‌برداری از فرصت‌های کشف نشده تاکید دارد.

4

پیتر دراکر[2]

کار آفرینی بهره‌برداری از فرصت‌ها برای ایجاد تغییر است و کار آفرین همواره به دنبال تغییر، پاسخ دادن به آن و بهره‌برداری از آن به عنوان یک فرصت است.

5

و سپر[3]

کارآفرینان افرادی‌اند که رقابت را افزایش می‌دهند، به دنبال فرصت‌های مناسبی‌اند تا در محیط بازار،نیازهای برآورده نشده را برآورده کنند و عقاید جدید را خلق و اجرا کنند.

6

تیمونز[4]

کار آفرینی، خلق چیزی ارزشمند از هیچ است.

7

استیونسون[5]

کارآفرینی عبارت است از پیگیری فرصت‌ها بدون توجه به منابعی که در کنترل‌اند.

8

پارستون[6]

کارآفرینی رفتاری مدیریتی است که فراتر از ظرفیت‌های افراد به طور دائم از فرصت‌ها برای دستیابی به نتایج بهره‌برداری می‌کند.

9

تامپسون[7]

کارآفرینی موقعیت یابی و بهره‌برداری از فرصت‌هاست.

10

استونر[8]

کار آفرین کسی است که کسب و کار مخاطره آمیز جدید و سازمان جدیدی را بنیانگذاری می‌کند.

11

احمد پور و مقیمی

کار آفرین، فردی است که دارای ایده و فکر جدید می‌باشد و با بسیج منابع از طریق فرایند ایجاد یک کسب و کار(کسب و کار الکترونیکی یا اینترنتی[9]، کسب و کار خانگی[10]، کسب و کار خانوادگی[11]، کسب و کار کوچک و متوسط[12]) که توام با مخاطره‌های و اجتماعی و حیثیتی است، محصول  فرصت جدید به بازار عرضه می‌کند.

منبع: (احمدپورداریانی ومقیمی،1386،ص48)

 

امروزه تمامی کشورها برای دستیابی به هدفهای راهبرد ملی،رشد اقتصادی،پویایی فرهنگی،تعالی مدنی و سیر توسعه پایدار بر مبنای بسط نوآوری،فناوری و کارآفرینی ،مدیریت دانش و دانایی محوری در سطوح  و حوزه های مختلف ،در پی بالندگی سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت نیروی انسانی خویش است(همان منبع).

کارآفرینی فرایندی است که در آن فردکارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید و با بسیج منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکت های نو،سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد(استونسون و جاریلو ،1990،به نقل از ذبیحی،1385).

فرآیندی که بتواند با استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند(احمدپورداریانی،1384).به عقیده «ارتورکول»(2003) کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است.گووررو (2006)کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصت‌ها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند.

آقایی (1382) در کتاب سازمان های کار آفرینی در ضمن گرد آوری مفهوم کار آفرینی از دیدگاه دانشمندان ، مهمترین تعریف¬ها را به شرح زیر ارائه نموده است :

1- پروسة ایجاد ثروت 2-  پروسة تخریب خلاق 3- پروسة هدایت به خلق سازمان جدید بدون توجه به نوع پتانسیل سازمان 4- توسعة موقعیت¬ها و اقدامهای نوآورانه همراه با خطر چه در سازمانی که قبلاً تاسیس شده یا به صورت آزاد و مستقل 5- روش اداره ای است که فرصت¬ها را بدون در نظر گرفتن منابع موجود و قابل کنترل فعلی تعقیب می کند .6- وظایف ، فعالیت¬ها و اعمالی که برای تحقق فرصت شناخته شده و ایجاد سازمانی مناسب با آن کمک می‌کند. 7- پروسه ای فراتر از شغل و حرفه بلکه کار آفرینی یک شیوة زندگی است .

دکتر دل مایر در سال 2001 در گزارش هیئت رئیسه بنیاد کلمن نقل کرد :«اگر قرار است ما نهضت کارآفرینی را به مرتبه بالاتری هدایت کنیم تنبلی و رخوت‌ جایی ندارد. انرژی تازه‌ای لازم است تابه تسریع اصلاحات ساختاری و ایجاد مشروعیت مستمر برای آموزش کارآفرینی بپردازیم. ما باید به جذب و گسترش نسل آینده مربیان بپردازیم. جنگ تمام نشده است. هنوز هم هوشیاری و استقامت شعار روز می‌باشند و این به تلاشش می‌ارزد»(مقیمی، 1383،ص 20).

 

2-1-2- اهمیت کارآفرینی

کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامه‌ریزی توسعه اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است، زیرا:

1ـ موجب ایجاد اشتغال می‌شود.

 2ـ موجب افزایش سود و سرمایه سرمایه‌گذاران می‌شود.

3ـ موجب دگرگونی ارزش‌ها و تحول ماهیت آنها می‌شود و ارزش‌های تازه‌ای بوجود می‌آورد.

4ـ موجب پر شدن خلاء و شکاف‌های بازار کار می‌شود، یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت‌های تازه تصمیم‌های تازه‌ای گرفته می‌شود

 


[1] - Krizner

[2] - Drucker

[3] - Vesper

[4]- Timmons

[5] - Stevenson

[6] - Parston

[7] - Thompson

[8] - Stoner

[9] - E-business

[10] - Home business

[11]- Family business

[12] - Small&Medium Enterprise(SME)

دانلود پیشینه و مبانی نظری کارآفرینی  و اشتغال