مبانی و پیشینه نظری هوش معنوی
مبانی و پیشینه نظری هوش معنوی |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مبانی و پیشینه نظری هوش معنوی
در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی هوش معنوی
توجه به بعد معنوی انسان در عصر جدید به گونه ای است که دانشمندان و به ویژه کارشناسان سازمان جهانی بهداشت انسان را موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف می کنند در راستای این جهت گیری معنوی و به موازات بررسی رابطه ی بین دین و معنویت و دیگر مولفه های روان شناختی گروهی از پژوهشگران درصدد تعریف مفاهیم جدیدی در ارتباط با دین و معنویت بودندبه موازات این جریان، گاردنر (1999) مفهوم هوش معنوی را در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد و پذیرش این مفهوم ترکیبی معنویت و هوش را به حالت چالش کشید. هوش معنوی موضوع جالب و جدیدی است که مطالب نظری و نیز یافته های پژوهشی و تجربی در مورد آن بسیار اندک است. (سهرابی 1385).
تعریف هوش
هوش به عنوان یک توانایی شناختی در اوایل قرن بیستم توسط آلفرد بینه مطرح شد. او همچنین آزمونی را برای اندازه گیری میزان بهره ی هوشی افراد ابداع کرد. بعد ها لویس ترمن و دیوید و کسلر آزمون های جدیدی را ساختند. در دو دهه اخیر مفهوم هوش به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی، هوش طبیعی، هوش وجودی و هوش معنوی گسترش یافته است. علاوه بر این هوش به عنوان یک توانایی کلی محسوب نمی گردد. بلکه به عنوان مجموعه ای از ظرفیت های گوناگون در نظر گرفته می شود. هوش داری تعاریف گوناگون می باشد. در یک تعریف نسبتا جامع، هوش را می توان ظرفیت یادگیری دانش کسب شده و توانایی سازش یافتگی با محیط دانست. (سهرابی،1385). ...
....
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
هارلی و هارمن (1993) به این نتیجه رسیدند که کارکنانی که احساس میکنند سازمانشان به آنها یک حس نیرومندی از وابستگی و حس حقیقی ازهدف ارائه میدهد، در کار خود خلاق تر و نوآورتر و رشد وجود دارد.
مک نایت و میلیمان (1994) ارتباط علَی بین معنویت و افزایش نوآوری در محیط کار در تحقیقات تکمیلی خود نشان داد که رابطه مثبت بین معنویت با افزایش رضایتکارکنان، تلاش، مشارکت و همکاری، خلاقیت و عملکردوجود دارد.
بر طبق گفته گیبونس (1998) گرایش رهبری معنوی به افزایش توانمند سازی کارکنان است که به وسیله ایجاد شجاعت و اعتماد به نفس در رقابت ایجاد میشود.
گی بنز (2000) از انجام یک فرا تحلیل از تحقیقات صورت گرفته در زمینه معنویت چنین بیان میکندهرچند معنویت در کار، مفهومی فلسفی و فردی عمیقی را در خود دارد، با وجود این، تقریباً «تمام تعاریف علمی در این زمینه اذعان دارند که معنویت درکار برگیرنده و مفهومی از احساس تمامیت و به هم پیوستگی در کار و درک ارزشهای عمیق در کار است. ...
...