طراحی معماری و عوامل مؤثر بر طراحی پروژه معماری
فصل اول
«مفهوم برنامهریزی بر طراحی»
مفهوم برنامهریزی:
مفهوم طراحی:
نکته 1:
انسان برای انجام پیشاندیشهی کارها، نیاز به «تفکر» و «طرحریزی» دارد و
همچنین، برای ساختن همهی مصنوعات بزرگ و کوچک مورد نیاز خود، نیازمند
«تفکر»، «تصور» و «طراحی کردن» است. «طراحی»، وسیلهی ساختن، آبادانی و
تمدن است.
نکته 2:
ما می توانیم با استفاده از قدرت «حافظه» و «تخیل»، آن چه را که قبلاً
دیدهایم «تجسم» کنیم و نیز می توانیم به کمک «تفکر» و «تخیل» و «قدرت
خلاقیت»، دربارهی آن چه که «ممکن است باشد» تعمق کنیم و تصویری از آن چه
که می تواند باشد، مجسم سازیم و آن را ترسیم نموده، با دیگران در میان
بگذاریم.
نکته 3:
طراحی تلاشی اندیشمندانه، خلاقانه است که از تفکر، شروع و به ارائهی
محصولی زیبا، کارآمد و اصیل ختم میشود. و طرح نهایی همیشه عمق اندیشه و
بصیرت طراح را در خود باز می تاباند و حکایتگر عمق اندیشه و بصیرت طراح را
در خود باز می تاباند و حکایتگر عمق و سلیقهی اوست.
فصل دوم
«ابعاد مختلف طراحی و مفاهیم آن»
معماری طبیعت:
هریک از
این عناصر، با محیط خود رابطهای سنجیده و توازنی دقیق دارند و هر جزء از
اجزای آنها در عین کمال، بخوبی در خدمت کل قرار می گیرند و ترکیب منسجم
اجزا به کلیتی منسجم، واحد، کارآمد و زیبا منجر میشود.
ترکیب، شکل و ساختار آنها، هماهنگ با طرز زندگی و بودباش موجود و هدف آنهاست.
معماری عناصر مصنوع:
همهی
آنها از موادی بخصوص و با تکنیکهای ویژه ساخته میشوند. هر کدام اندازه،
شکل و هندسهی خاص خود را دارند و متناسب با نیاز انسان، ابعاد جسمانی و
نیازهای روانی او شکل می گیرند. در عین حال هر یک از این مصنوعات به
تناسب محیطی که در آن واقع میشوند (مثلاً در فضای باز یا بسته) و نوع
نیروها و عواملی که بر آنها اثر میگذارد ساختار خاص خود را پیدا میکنند و
در هر صورت، این مصنوعات گرایش به کمال کارآیی و زیبایی دارند و متناسب با
امکانات و محدودیتهای مالی و تکنیکی موجود، شکل می گیرند.
ابعاد مختلف در طراحی
1- ابعاد عملکردی:
در معماری هر فضایی برای استفاده و عملکردهای خاصی طراحی میشود.
2- ابعاد جغرافیایی و محیطی:
طرح و سیمای ساختمانهای مناطق مختلف با هم متفاوت است.
3- ابعاد هنری و ذوقی:
معماری ما شاهکارهایی از زیبایی هستند و طرحها و آثار معماری نیز در کمال ذوق و زیبایی طراحی و ساخته میشوند.
4- ابعاد فنی و تکنیکی:
هر قسمت از یک ساختمان، اعم از بخشهای پیدا و ناپیدای آن، با استفاده از ماده و صنعت به وجود می آید.
5- ابعاد اجتماعی و فرهنگی:
سابقهی
تاریخی، ارزشهای اجتماعی، اهداف و ارزشهای فرهنگی و دینی هر جامعه، عامل
وحدت، تحول و تداوم حیات جامعه است و از عوامل اثر گذار در طراحی معماری به
شمار می رود. ایجاد حریم، حفظ امنیت و ایجاد فضایی مأنوس و … در معماری
ضروری است.
فصل سوم
«عوامل مؤثر در طراحی معماری و صورت عقلانی طرح»
یکی از گیراترین و مهمترین مباحث در مبانی طراحی معماری «روند طراحی معماری» میباشد.
«هر
پروژه، یک صورت منطقی و عقلانی دارد که اهداف، ویژگیهای کیفی و ابعاد کمی
آن را بیان میکند و اصول و احکام حاکم بر طراحی را روشن می سازد.»
اهداف و عوامل مؤثر بر طراحی پروژهی معماری
1- تعیین اهداف
انسان در
سایهی نگرش زیبا، هدفدار و مسئولانه است که روش زندگی و مناسبات اجتماعی،
اقتصادی و نظام ارزشی خود را سازمان می دهد و طرز تفکر، معیارهای گزینش،
نحوهی انتخاب و عملش را معین کرده، برنامهریزی و یا طراحی می نماید.
معماری
در پی ایجاد رابطهای متوازن با طبیعت است؛ برای ایجاد محیط مناسب برای
زندگی، رشد، تربیت و بالندگی می کوشد و در پی ساختن فضا و محیطی متناسب با
شأن و رسالت انسان است.
2- تعداد برنامهی فیزیکی طرح
تعداد
فضاهای مورد نیاز هر پروژه، به همراه مساحت و مشخصات هر فضا، برنامهی
فیزیکی آن پروژه است. قبل از طراحی پروژه برنامهی فیزیکی آن را تهیه می
کنیم.
3- بررسی عوامل جغرافیایی و محیطی
معماری
بومی در مناطق مختلف کشور، با توجه به شرایط خاص هر منطقه، مختصات
جغرافیایی، ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد، نزدیکی و دوری نسبت به دریا،
میزان رطوبت و بارندگی، به خوبی شکل گرفته و در طول زمان به کمال رسیده
است.
4- شرایط اقلیمی
قبل از
شروع طراحی هر ساختمان ابتدا، شرایط اقلیمی، مورد مطالعه قرار میگیرد و
نتایج آن به صورت خلاصه ترسیم و نمایش داده میشود. این نمودارها می
توانند به عنوان یکی از اصلیترین عوامل مؤثر در ایدههای طراحی مورد
استفاده قرار گیرند.
5- بررسی و تجزیه و تحلیل زمین و هم جواری
شکل و
مساحت، میزان و جهت شیب زمین کاربریهای زمینهای اطراف، امکانات دسترسی به
زمین، دید و منظر مناسب زمین، عوارض مصنوعی یا طبیعی موجود را مطالعه می
کنیم و همچنین خاک را بررسی می نماییم.
6- بررسی مصالح، تکنولوژی و سازهی ساختمان
در سواحل
شمالی، از چوب و در مناطق کویری از آجر، در مناطق کوهستانی شمال و غرب از
سنگ، آجر و چوب برای ساختن استفاده میشود. استفاده از سازههای فولادی یا
بتنی در کنار مصالح بومی نیز معمول است.
7- ابعاد انسانی و فضای معماری
نیاز به
داشتن فضای شخصی، رعایت فاصله مناسب بین افراد در زندگی خانوادگی و یا
دوستانه و تنظیم فاصله و حفظ حریم فضای شخصی در روابط و فعالیتهای
اجتماعی، از آن جمله است.
فضا،
متناسب با ابعاد انسان، ابعاد لمس کردنی، شنیدنی و بوئیدنی نیز پیدا میکند
این ابعاد بر نحوهی احساس و نوع برداشت ما از فضا تأثیر گذارند.
8- مقیاس انسانی در فضای معماری
ابعاد و نحوهی حرکت بدن انسان، از اصلیترین عوامل تعیین فضا در معماری است.
9- الزامات تأسیساتی
سیستمهای تأسیسات مکانیکی و الکتریکی ساختمان نیز شرایط محیطی لازم را برای ایجاد فضایی راحت و قابل سکونت ایجاد می نماید.
برخلاف سیستم سازه، سیستمهای تأسیساتی در عین اهمیت، معمولاً در فضای معماری دیده نمی شوند.
مهندس
معمار، قبل از طراحی باید با مشورت مهندس مکانیک و مهندس برق، در مورد
سیستمهای فوق تصمیم گیری کرده باشد و امکانات لازم برای استقرار تجهیزات و
حرکت کانالها و لولهها و … را پیش بینی نموده باشد.
الف) نقطه:
نشانگر
یک موقعیت خاص مانند انتهای عناصر خطی یا گوشه احجام در فضاست و ممکن است
ابعاد و اشکال مختلف داشته باشد. اما در هر صورت باید نسبت به زمینهی خود
کوچک، متمرکز و بی جهت باشد.
ب) خط:
1- خط، عنصر بصری یک بعدی است. برعکس نقطه که ایستا و بی جهت است.
2- خط، نشانگر حرکت، جهت، رشد و پویایی بصری است.
3- خط
می تواند از نظر ضخامت و وزن، ظرافت و خشونت، نرمی و سختی، صافی یا زبری،
حالات مختلفی به خود بگیرد. خط مستقیم نشانگر کشش متقابل بین دو نقطه است.
ویژگی اصلی آن جهت آن میباشد.
4- یک خط مستقیم افقی می تواند بیانگر، ثبات، استحکام، استقرار و آرامش و پایداری باشد.
5- یک خط قائم بیان کننده تعادل موازنهی نیروهای ثقلی است.
6- خط
مایل، بسته به نزدیکی به خط قائم یا افق، می تواند بیانگر حالت افتادن یا
بلند شدن باشد، در هر حال بیانگر حرکت میباشد و فعال و پویاست.
7- مفهوم خط می تواند از طریق دو نقطه و یا تکرار کافی عناصر مشابه، ایجاد و القا شود.
8- خط ممکن است حتی بافت و نقش نیز داشته باشد.
9- خط
منحنی می تواند احساس یک نیروی در حال تغییر را منتقل کند و حالتی از تغییر
ندریجی، حرکت نرم و لطیف را بیان نماید. می تواند حالتی برآمده و صلب، و
یا برعکس، حالتی فرو رفته داشته باشد و سبک و آویزان به نظر آید. قوسهای
کوچک می تواند بیانگر پویایی بصری، تحرک و رشد بیولوژیک باشد. برای نمونه
میتوان به طرحهای اسلیمی در کاشی کاری و گچ بری هنر ایرانی توجه کرد.
ج) سطح:
1- «سطح» عنصری دو بعدی است که «شکل آن» اصلیترین ویژگی آن را بیان میکند.
2- شکل واقعی یک سطح، فقط زمانی رؤیتپذیر است که عمود بر سطح آن، به نگاه کنیم.
3- کیفیت سطح، تابع کیفیت مادهای است که از آن ساخته شده است.
4- کیفیت سطح، می تواند بر ویژگیهای بصری آن یعنی:
- وزن و استحکام بصری
- اندازه تناسب و موقعیت در فضا
- انعکاس نور
- تأثیرات آکوستیکی تأثیر گذار باشد.
5- سطوح، اصلیترین عناصر معماری، در شکلگیری کفها، دیوارها، سقف می باشند، که خود شکل دهنده فرم ساختمان و فضاهای آن هستند.
نکته: حجم، یک عنصر بصری سهبعدی است، که «فرم» اصلیترین ویژگی آن است.
فرم، ویژهی یک حجم، شکل ظاهری و ساختار بصری آن را نشان می دهد.
از نظر
معماری، حجم به عنوان یک عنصر سه بعدی، می تواند توپر و یا تودهای باشد که
با ماده اشغال شده است. و یا به صورت فضای خالی باشد که با سطوح، محدود و
تعریف شده است.
«توده» و «فضا» دو مفهوم و ساختار مکملاند که ترکیب آنها به معماری واقعیت میدهد.
4- شکل
به خط پیرامونی و دور ظاهری یک سطح یا حجم، «شکل»، می گوییم که آن را از زمینه یا فضای اطرافش جدا میکند. شکلها انواع مختلف دارند.
1- فرمهای طبیعی
2- اشکال غیر مادی
3- اشکال هندسی
نکته: مثلث، مربع و دایره، اصلیترین اشکال هندسی هستند، این اشکال در بعد سوم هرم، معکب، مخروط، استوانه و کره را ایجاد میکنند.
الف) دایره و اشکال منحنی
دایره،
شکلیست، متمرکز و درونگرا که بر مرکز خود تأکید دارد. این شکل بیانگر
وحدت، تداوم و خلوص است و مانند خطوط منحنی، احساسی از نرمی و لطافت را
القا میکند. اشکال دایرهای شکل معمولاً پایدار و در زمینه خود، خود مرکز
هستند.
اشکال و فرمهای دایرهای شکل، بیانگر نرمی در فرم و سیالیت در حرکتاند و رشد بیولوژیک را القا می نمایند.
ب) مثلث
مثلث،
بیانگر استحکام و پایداریست و عموماً در فرمهای سازهای ساختمان به کار
می رود زیرا بدون تخریب اعضای آن، شکل آن تغییر نمی کند.
نکته: مثلث وقتی متکی بر قاعدهاش قرار گیرد از نظر بصری پایدار است و بر روی رأس ناپایدار و پویا به نظر می رسد.
مثلث از نظر ادراکی و بصری می تواند بیانگر تحرک، انقباض و تقابل باشد.