پیشینه و مبانی نظری رفتار شهروندی سازمانی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
در ادبیات آکادمیک و حرفه ای مدیریت، توجه
قابل ملاحظ های برای فهم تأثیر رفتار شهروندی سازمانی به عنوان رفتارهای
فراوظیفه ای کارکنان بر مشارکت آنان به صورت مثبت در عملکرد سازمان ها شده
است. رفتار شهروندی سازمانی، نگرش و ظرفیت کارکنان را برای توانمندسازی و
انعطاف پذیری بالاتر آنها در راستای اهداف سازمان و در شرایط مختلف محیطی
فراهم می آورد. بنابراین وفاداری و تعهدی که در کارکنان ایجاد می شود عاملی
برای تضمین سلامت سازمان و بقای آن در محیط رقابتی و متحول محسوب می شود
(فانی، دانایی فرد و زکیانی، 1392)
پژوهشی علمی که در آن به بررسی رفتار
شهروندی سازمانی در بین کارگران یقه سفید و یقه آبی در ترکیه پرداخته شده
است، تعبیر جالبی از رفتار شهروندی سازمانی به دست می دهد. نویسندگان پژوهش
مذکور بیان می دارند که هر چند در طبخ یک غذا نمک و روغن ضروری به نظر می
رسد، اما ادویه می تواند طعم غذا را بسیار مطبوع تر کند. بدین ترتیب رفتار
شهروندی سازمانی تعبیری هم چون ادویه در رفتار سازمانی پیدا می کند (طاهری
دمنه، زنجیرچی و نجاتیان قاسمیه، 1390).
2-1-2) تاریخچه رفتار شهروندی سازمانی
OCB[1]یا رفتار شهروندی سازمانی ریشه
لاتین "اتیکس" به معنی اخلاق از واژه یونانی "اتوس " است که به معنی ویژگی
شخصیتی یا آداب و رسوم می باشد. طبق نظر سالامون، معنا شناسی و ریشه یابی
این واژه بیانگر ارتباط اساسی آن با ویژگی های درون فردی و نشان دهنده خوبی
شخص و قواعد اجتماعی صحیح و غلطی است که رفتار فرد را جهت دهی می کند.
بنابر آن چه فردریش و هانت اشاره داشته اند، رفتار اخلاقی سازمانی رفتاری
است که با ارزش ها، هنجارها و خط مشی های تجویزی سازمانی، تطبیق داشته باشد
(سهرابی و خانلری، 1388).
رفتار شهروندی سازمانی یک اصطلاح مفید برای توصیف رفتارهای داوطلبانه است و توسط اورگان [2]
در سال 1988 ابداع شد. که آن نیز اقتباس شده از ایده کانز در سال 1964 از
رفتارهای خارج از نقش می باشد. اورگان رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان
مجموعه ای از رفتارهای کمک کننده ، اختیاری و خارج از نقش به نمایش گذاشته
شده توسط کارکنانی که نه به طور واضح با سیستم پاداش دهی رسمی و تاثیر مثبت
کلی بر سازمان شناخته شده است، و نمی توانند توسط قرارداد استخدامی اجرا
شوند، معرفی می کند (Hassanreza، 2010).
سابقه تعیین رفتار شهروندی سازمانی تحقیقات قابل توجهی را به خود جلب کرده است اما بر اساس یک بررسی توسط پودساکف[3]، مک کینز[4]، پاین[5] و باکاراک [6]در
سال 2000 سوابق مختلفی شامل مشخصات سازمانی و شغلی و مشخصات فردی همراه با
رفتارهای رهبری شناسایی شده است. مطالعلت قبلی اغلب در چهار دسته ارائه
شده متمرکز شده است اما پودساکف و همکاران در سال 2000 دو دسته اصلی از
کاراکترهای فردی شامل نگرش های کارکنان و متغیرهای صورت بندی شده را ارائه
نمود (Hassanreza، 2010).
لین وان دیان[7] و سون یانگ[8]
در سال 1998 در سنگاپور مطاعاتی را در مورد بررسی رفتار شهروندی در
کارکنان مشروط انجام دادند که نظم قوی تری را بین کارکنان نشان داده و
نتیجه این گونه بود که کارکنان با رفتار شهروندی سازمانی دارای نگرش مثبت
در مورد ارتباط خود با سازمان بودند (Dyne & Ang، 1998)
تحقیقات متعددی در زمینه عوامل موثر بر
بروز رفتارهای شهروندی سازمانی انجام شده است. که در جدول زیر نمونه هایی
از تحقیقات انجام شده در رابطه با زمینه های رفتار شهروندی ارائه گردیده
است. (طبرسا، هادی زاده و کشته گر، 1389)
موضوع
|
محقق
|
شخصیت
|
ارگان(1990)، ارگان(1994)، ارگان و لینگل(1995)، پنر و همکاران(1997)
|
عدالت
|
مورمان(1991)، آکوئینو(1995)، سکارلیکی و لاتام(1995)، فار، ارلی و
لین(1997)، شاپر(1998)، هاکرمیر همکاران(2005)، مورین آمبروس(2006)،
استفان راب(2007)، والومبا و همکاران(2008)
|
ویژگی های رهبری
|
دیلوگا(1995)، پودساکف، مک کنزی و بومر(1996)، لیز و همکاران(2006)
|
تئوری های انگیزشی
|
کمری، بدیان و زاکور(1996) تانگ و ایبراهیم (1998)، لیلیان بو و همکاران(2008)
|
تعهد سازمانی
|
پاول و همکاران (2005)، دانلوپ و لی (2004)، ون دیک و همکاران(2004)،
جورمن و همکاران(2006)، دونالد سیچی و همکاران(2008)، آرن کوهن( 2007)
|
2-1-3) مفاهیم و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی
این مفهوم اولین بار توسط باتمان و ارگان
در اوائل دهه 1980 میلادی به دنیای علم ارائه شد. گرچه قبل از آنها افرادی
همچون کتز و کاهن با تمایز بین عملکرد نقش و رفتارهای نوآورانه و خودجوش در
دهه هفتاد و هشتاد میلادی و نیز قبل از انها چستر بارنارد با بیان مفهوم
تمایل به همکاری در سال 1938 میلادی به این موضوع توجه نمودند (طبرسا و
میرزاده،1389).
تحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار
شهروندی سازمانی انجام شد بیشتر برای شناسایی مسئولیت ها و یا رفتارهایی
بود که کارکنان در سازمان داشتند اما اغلب نادیده گرفته می شد. این رفتارها
با وجود اینکه در ارزیابی های سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه گیری
می شدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گرفتند، اما در بهبود
اثربخشی سازمانی موثر بودند. این اعمال را که محل کار اتفاق می افتند را
این گونه تعریف می کنند: مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که
بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با وجود این توسط وی انجام و باعث
بهبود موثر وظایف و نقش های سازمان می شوند(اسلامی و سیار، 1386).
[1] Organization citizenship behavior
[2] organ
[3] podsakoff
[4] mackenzie
[5] pain
[6] Baruk
[7] Lin van dion
[8] Son yang