نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

دانلود بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
پروژه بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
دانلود تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42

بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی


طرح مسئله (مقدمه):

جامعة توسعه یافته، جامعه ای است که در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی دچار تحول و دگرگونی شده است. در حوزة سیاسی جامعة نوساز و توسعه یافته دارای ویژگیهای خاصی از جمله تغییر فرهنگ سیاسی مردم و دگرگونی روابط مبتنی بر قدرت، تغییر ساختارها و پیدایش نهادهای اجتماعی، سیاسی جدید و تغییر در بنیانها و سیستم حقوقی روبه روست. توفیق در امر توسعه موجب تمایز کشورها از یکدیگر با عناوینی چون کشورهای توسعه یافته یا پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته یا عقب مانده می‎شود. اکثر کشورهای توسعه نیافته به ضرورت توسعة سیاسی پی برده اند. چرا که تحولات عمومی جهان، دگرگونیهای اقتصادی- اجتماعی، شهری شدن، گسترش و پیچیدگی ارتباطات در جهان امروزی و افزایش سطح سواد و فرهنگ جوامع و … جملگی عامل رشد و آگاهی سیاسی مردم شده و تقاضا برای مشارکت سیاسی را افزایش می دهند. در صورتیکه ساختارهای سیاسی جوامع همگام با افزایش رشد و آگاهی سیاسی به بسط و افزایش امکانات پاسخگویی نپردازند، ثبات سیاسی جوامع به مخاطره می افتد. اگر بین تحولات اقتصادی، اجتماعی با تحولات سیاسی هماهنگی و همگامی وجود نداشته باشد، تضاد و تعارض شدیدی در جوامع ایجاد می‎شود که می‎تواند موجبات فروپاشی نظامهای سیاسی را فراهم نماید. از این رو اکثر کشورها، با ساختارهای سیاسی سنتی به ضرورت ایجاد توسعه و نوسازی سیاسی ولو به ظاهر پی برده و درصدد ایجاد تغییرات سیاسی برآمده اند. زیرا توسعة سیاسی وضعیتی است که در آن یک نظام سیاسی با اتخاذ سیاستهای روشن و کارشناسانه و ایجاد نهادهای مؤثر برای پاسخگویی به نیازهای جامعه ظرفیت سیاسی خود را افزایش بدهد. در چنین نظامی مشارکت افراد، انفکاک ساختاری و حاکمیت قانون دیده می‎شود و دموکراسی شیوة رسوم حکومتی آن جامعه بوده است. در پادشاهی عربستان سعودی خصوصاً در چند سالة اخیر یک سلسله رفرمها و تحولات جدید در جهت تجدیدبنای ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیده می‎شود. اقدامات و اصلاحات مزبور قاعدتاً می بایست تغییر ساختارها و ثبات سیاسی عربستان از شکل سنتی به فرهنگی مدرن را منجر و باعث توسعة سیاسی عربستان شود اما در واقع چنین نشده است.

فرضیة تحقیق:

ساخت سیاسی عربستان و روابط مبتنی بر قدرت هیأت حاکمه در عربستان مانع اصلی توسعة سیاسی بوده است. چرا که ساختار سیاسی عربستان سنتی می‎باشد. بنابراین کلیة اقدامات و اصلاحات انجام شده قاعدتاً می بایست با نگرش سنتی توأم باشد نه اصلاحاتی عمیق و بنیانی.

سؤال اصلی:

موانع ساختاری توسعة سیاسی در عربستان سعودی کدامند؟

سؤالات فرعی:

1-   توسعة سیاسی چیست؟

2-   نقش عوامل اجتماعی و بین المللی در عدم توسعه سیاسی عربستان چیست؟

3-   نقش حکومت در این راستا چه می باشد؟

هدف تحقیق:

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که باورهای سنتی (اندیشه ها و فرهنگ سنت گرایانه) چگونه می‎تواند مانع توسعة سیاسی گردد.

موانع و مشکلات تحقیق:

عدم وجود منابع تخصصی کافی و موردنیاز در کتابخانه ها در خصوص ساختار سیاسی عربستان سعودی و به روز نبودن، علمی نبودن و عدم جامعیت آنها.

سازماندهی تحقیق:

در فصل اول به تعریف توسعة سیاسی، شاخصهای توسعه و برداشتهای مختلفی که از مفهوم آنان وجود دارد پرداخته و سپس موانع سه گانه در توسعة سیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

فصل دوم به بررسی موانع موجود در راه توسعة سیاسی عربستان که مربوط به جامعة مدنی است، می پردازد. در این فصل ابتدا موانع اجتماعی نظیر: وهابیت، فرهنگ سیاسی زنان در عربستان، مطبوعات، طبقة متوسط عربستان مورد بررسی قرار می‎گیرد. و در قسمت دوم همین فصل به موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی عربستان پرداخته خواهد شد.

در فصل سوم حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی فرض شده است. در این قسمت بررسی ساخت قدرت در عربستان سعودی، ابزارها و شیوه های اعمال قدرت، بررسی ایدئولوژی وهابیت به عنوان ابزار و نفت مهمترین ستونی که بنیان نظام آل سعود بر آن استوار است مورد بحث قرار می‎گیرد. در قسمت بعدی همین فصل روند اصلاحات سیاسی در عربستان بررسی خواهد شد در این رابطه حوزة جامعه و محیط بین المللی و حکومت به عنوان اصلی ترین مانع توسعة سیاسی مطرح می‎شود. و در بخش پایانی به ارائه نتیجة نهایی از بحث و تطابق مباحث تئوریک با مباحث تاریخی و عملی خواهیم پرداخت.

روش تحقیق:

روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش منابع کتابخانه ای می‎باشد.

اهمیت تحقیق:

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که چه عواملی مانع توسعه سیاسی است و چگونه می‎توان به توسعة سیاسی رسید.


فصل اول- کلیات

دیدگاههای نظری در مورد موانع ساختاری توسعة سیاسی

مفهوم توسعة سیاسی:

به طور یقین اگر علل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بین المللی، عدم توسعه و موانع توسعه در یک کشور مورد بحث قرار نگیرد، توسعه شناخته نخواهد شد.

قبل از تعریف توسعة سیاسی باید دید که توسعه چیست؟ در یک تعریف کوتاه و خلاصه، توسعه یک دگرگونی عمیق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. این دگرگونی مربوط به انسان و جامعه است. هنگامی حرکت توسعه درست انجام خواهد گرفت که با معیارهای ارزشی جامعة انسانی سازگار باشد. مایکل تودارو توسعه را پدیده ای صرفاً اقتصادی نمی داند و معتقد است توسعه باید به عنوان جریانی چند بعدی که مستلزم تجدید سازمان و جهت گیری مجموعه نظام اقتصادی و اجتماعی کشور است، مورد توجه قرار گیرد.[1]

بحث ما در ارتباط با توسعة سیاسی است. از یک دیدگاه توسعة سیاسی دارای دو مفهوم است: 1- وجود رقابت ایدئولوژیک در جامعه، زمانی که نه تنها گروهها، بلکه ایدئولوژیهای متفاوت بتوانند با یکدیگر رقابت کنند. ممکن است این رقابت در درجة اول بین نخبگان (الیت) جامعه باشد و لازم نیست که رقابت در مرحلة اول توده ای باشد. کمااینکه در کشورهای توسعه یافته نیز در اوایل کار بین نخبگان رقابت ایجاد شد.
2- مشارکت با هم در سطح گروههای برگزیده یعنی باز بودن نظام سیاسی به نحوی که نوعی گردش نخبگان در جامعه صورت پذیرد و جامعة سیاسی راکد و فاسد نشود. با توجه به تعاریف فوق، منطقاً به نظر می رسد که برای نائل شدن به توسعة سیاسی، نوع خاصی از نظام سیاسی لازم است.[2] در غرب توسعة اقتصادی، شیوة دموکراتیک و در بعضی از کشورهای دیگر به شیوه های اجبارآمیز و یا توسط حکومتهای اصلاح طلب و یا توسط انقلاب تحقق پیدا کرده است. بنابراین توسعة اقتصادی همراه و ملازم با انواع نظامهای سیاسی رخ می‎دهد. با توجه به تعاریف گذشته از توسعه سیاسی اجرای رشد سیاسی امکان‌پذیر نیست، مگر آنکه نوع خاصی از نظام سیاسی موجود باشد.[3]

تعریفی دیگر: توسعه سیاسی فرایندی است که طی آن مجموعه نظام از آنچنان فرهنگ خود فزاینده و ظرفیت هماهنگ ساز و توان سازگاری برخوردار باشد که بتواند ثبات و تعادل و مشروعیت سیاسی خود را حفظ کند.

تعریفی دیگر: دستیابی به موقعیتی است که طی آن یک نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزون شدن کیفی ظرفیت سیاسی خود از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نائل آید.

طبقة متوسط:

تقسیم جامعه به طبقات و قشرها یکی از ویژگیهای بارز و تقریباً عمومی ساختار اجتماعی است که همواره توجه نظریه پردازان را جلب کرده است. توسعة سیاسی جز مشارکت گروههای اجتماعی در صحنة سیاسی میسر نخواهد شد. طبقه متوسط در بحث توسعة سیاسی دموکراتیک از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. رشد طبقات متوسط جدید، شامل کارکنان اداری، ناظران، مدیران، دانشمندان سیاسی و (خدمات مربوط به رفاه اجتماعی، تفریحات و فعالیتهای فراغتی) ناشی از توسعه اقتصادی می‌باشد.[4] حکام سعودی با پشتوانة دلارهای نفتی درصد برآمدند افرادها را که دارای همان فرهنگ سنتی و قبیله‌ای بودند، تشویق به فراگیری مهارتها و دانشهای نوین غربی بنمایانند. این طبقه که «طبقة متوسط جدید» نام دارد و اکنون وارد بازار کار شده و حتی پستهای حساس رانیز در نظام سیاسی حاکم بر عهده گرفته‌اند.

در کنار آن طبقة متوسط شهری وجود دارد که همان مهاجران روستائی که به شهرها آمدند و افراد تحصیل‌کرده و متخصصان و کارمندان هستند. طبقة متوسط جدید به دو دستة مذهبیون و غیر مذهبیون تقسیم‌ می‌گردد. از طبقه‌ای که گرایشات مذهبی دارند قبلاً نام برده شد. (جریان شدن مذهبیون که خواهان تغییر و تحول در اوضاع سیاسی عربستان می‌باشند) از غیرمذهبیها می‌توان طیف لیبرالها یا اصلاح طلبان را نام برد. لیبرالها و آزادیخواهان بر خلاف سنت گریان (اسلام گرایان) قوانین و مقررات جاری متکی بر اسلام سعودی را مانع پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور تلقی می‌کنند.[5]

لیبرالها بیشتر با سلفیها درگیرند و فعالیت مبارزاتی و اصلاح طلبانه آنان دو سویه است، از یک سو رژیم آل سعود را برای انجام اصلاحات زیر فشار قرار می‌دهند واز سوی دیگر با عقاید متجرانه سلفی مبارزه می‌کنند به هر حال لیبرالها خواهان تغییرات اصلی در کشورند ولی تغییراتی که مدنظر آنها است بر اساسن

 ارزشهاس اسلامی نمی‌باشد.

ب- موانع خارجی یا بین‌المللی :

در فصل اول در برسی علل و یا موانع توسعة سیاسی، به موانع خارجی یا بین‌المللی اشاره گردید. در واقع این مانع، دخالت و نفوذ کشورهای خارجی می‌باشد که موجب سلطه و وابستگی کشور می‌شود. در حال حاضر کشور عربستان شدیداً به آمریکا و غرب وابسته است. اهداف‌اصلی آمریکا وغرب در منطقه، به‌خصوص عربستان عبارتند از:

1- تأمین نفت موردنیاز صنایع و اقتصاد خود به کمترین قیمت و با سهولت هرچه بیشتر 2- فروش کالاهای معرفی واسلحه و تجهیزات نظامی 3- ممانعت از شکل‌گیری جنبشهای اسلامی رادیکال4- امنیت اسرائیل 5- مهار ایران (نقش عربستان در رابطه با کاهش قیمت نفت به خصوص در جنگ ایران و عراق )


فصل سوم

ساخت حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی

ساختار قدرت سیاسی در عربستان:

میشل هودسن یکی از محققان مسائل سیاسی جهان عرب حاکیت سنتی را به 4 دسته تقسیم کرده است :

1-   حکومت پدرسالارانه 2- حکومت شورائی 3- حکومت اسلامی 4- حکومت فئودالی

عربستان سعودی به طور مشخص از سیستم پدرسالاری با یک رابطه محکم و نزدیک بهره‌مند است. در این کشور خانوده سلطنتی که از قدرت بهره‌مندند براساس اشکال خویشاوندی پدرسالارانه، کارهای شورائی، قبیله‌ای قوانین اسلامی و حمایت فئودالها، حکومت را بر عهده دارند در رأس هرم قدرت شاه و جناحهای قدرتمند قرار دارند که فرمان آنها حکم قانون را داشته و همة افراد و گروههایی که زیر سلسله مراتب قرار دارند مجبور به پذیرش و اجرای فرامین آنان هستند. آل سعود برای رسیدن به مقاصد خود از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کند که مهمترین آن نیروهای مسلح و مذهب است که در این راستا ایدئولوژی وهابیت پشتوانه آن است. نفت و عواید آن امکانات مالی فراوانی را به آل سعود برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج می دهد. حرکت جامعة مدنی عربستان به سمت نوسازی و توسعه، نه تنها تحول در ساخت سیاسی عربستان از نظر تمرکززدایی و دخالت مردم ایجاد نکرد، بلکه موجب تداوم، بهانه‌یابی حکومت آل سعود برای تداوم ساخت مطلق حکومت بوده است. در واقع باعث تکامل حکومت عربستان به سمت مطلق گرایی شده است. و نه تنها حیات اقتصادی بلکه حیات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی جامعه را در کنترل شدید خود گرفته است.

سیستم حکومتی :

حکومت عربستان به صورت نظام پادشاهی است که بر سه قوه نظارت دارد، و شخص شاه متصدی پست نخست وزیری می‌باشد و ولیعهد نیز در کارهای حساس مملکتی دخالت تام دارد. بعد از در پادشاه برادر و ولیعهد مقام نایب اول نخست وزیری را نیز دارد و نایب دوم نخست وزیری فرزند بعد از ولیعهد و در حقیقت جانشین دوم پادشاه می باشد که اکثراً جلسات دولت به ریاست یکی از این 2 نفر تشکیل دارد. پادشاه خود فرمانده کل قوای مسلح، رئیس شورای عالی دانشگاهها، رئیس شورای عالی نفت و رئیس دانشگاه اسلامی مدینه می‌باشد.1 سیستم دولت شخصی و سنتی است، افراد این خاندان فرمانروایان مطلق بوده و از انتقاد پذیری به دورند.

الف- جناحهای موجود در رأس قدرت

در یک تقسیم‌ بندی سیاسی می‌توان گفت که هم‌ اکنون 3 گروه عمده برعربستان‌ حکومت می‌کنند.

سدیریها:

سدیریها، یکی از قبایل مهم و بزرگ عربستان سعودی محسوب می‌شوند، سرزمین آنان شامل منطقه گستره‌ای است که در شمال و شمال‌شرقی ریاض قرار دارد. ایشان از وفاداران اولیه آل سعود بودند. هم اکنون این گروه ارکان اصلی قدرت را قبضه کرده‌اند. فهد در مقام پادشاه و شاهزاده سلطان با اشغال پست وزارت دفاع از زمان فیصل تاکنون قدرتهای نظامی کشور را در دست دارد.

جناح رقیب:

جناح دوم ، جناح عبدالله است. امیر عبدالله ولیعهد کنونی عربستان است، این جناح اصلی مخالف فهدو سدیریها می‌باشد و از تعدادهای شاهزادگان مخالف و ناراضی از فهد تشکیل شده است. دو اهرم قدرت امیر عبدالله یکی ولیعهد و دیگری ریاست گارد ملی می‌باشد که یک نیروی نظامی و نیرومند است و به موازات ارتش عربستان قراردارد. فهد همواره در صدد بوده است یکی از برادران دیگرش را جای امیرعبدالله ولیعهد کند.

جناح سوم – جناح آل فیصل

قدرت کنونی این جناح از جانب مراکز دینی وعلمای وهابی است. در رأس این گروه سلطان عبدالعزیز قرار دارد که برادر تنی ملک فهد است. از آنجا که امیر عبدالله احساسات چندان مثبتی به آمریکا نداشته و تمایلات بیش از حد عربی دارد. آمریکاییها خواهان آنند که سلطان عبدالعزیز جای امیرعبدالله را بگیرد.


فهرست مطالب


عنوان                                                                                                                 صفحه

طرح مسئله (مقدمه)............................................................................................... 1

فرضیه تحقیق........................................................................................................ 2

سؤال اصلی........................................................................................................... 2

سؤال فرعی........................................................................................................... 2

هدف تحقیق............................................................................................................ 3

موانع و مشکلات تحقیق......................................................................................... 3

سازماندهی تحقیق................................................................................................. 3

روش تحقیق........................................................................................................... 4

اهمیت تحقیق.......................................................................................................... 4

فصل اول- کلیات................................................................................................... 5

دیدگاههای نظری در مورد موانع ساختاری توسعة سیاسی................................ 5

مفهوم توسعة سیاسی........................................................................................... 5

شاخصهای توسعة سیاسی................................................................................... 9

رهبران سیاسی...................................................................................................... 9

منافع ملی و اصل پاسخگویی................................................................................. 10

حاکمیت قانون........................................................................................................ 11

مشارکت سیاسی................................................................................................... 11

دگرگونی در ساختار اجتماعی............................................................................... 13

رابطة دین و توسعة سیاسی.................................................................................. 13

سطوح سه گانة موانع توسعة سیاسی................................................................... 14

الف- موانع ساختاری سیاسی............................................................................... 14

ب- ساخت اجتماعی به عنوان مانع توسعة سیاسی.............................................. 14

ج- موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی...................................................... 14

فصل دوم- موانع اجتماعی یا بین المللی توسعة سیاسی در عربستان سعودی... 15

الف- موانع اجتماعی (بررسی نقش وهابیت در عدم توسعة سیاسی عربستان)... 15

ماهیت درونی وهابیت............................................................................................ 16

جریانهای مختلف وهابی در عربستان................................................................... 18

ضعف در آگاهیهای سیاسی.................................................................................. 21

زن در عربستان سعودی...................................................................................... 23

نقش مطبوعات در عربستان سعودی.................................................................... 24

طبقة متوسط.......................................................................................................... 25

موانع خارجی یا بین المللی.................................................................................... 26

فصل سوم- ساخت حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی................................. 27

ساختار قدرت سیاسی در عربستان...................................................................... 27

سیستم حکومتی..................................................................................................... 28

الف- جناحهای موجود در رأس قدرت................................................................. 28

سدریها.................................................................................................................. 28

جناح رقیب............................................................................................................. 29

جناح سوم- جناح آل فیصل................................................................................... 29

ب- مذهب وهابیت به عنوان ابزار......................................................................... 29

ج- نفت- رکن اساسی ساختار سیاسی عربستان.................................................. 32

د- نیروهای مسلح................................................................................................. 32

نتیجه گیری............................................................................................................ 34

منابع و مأخذ......................................................................................................... 37

 

دانلود بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

دانلود مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
پروژه بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
دانلود تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42

مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش 

طرح مسئله (مقدمه):

جامعة توسعه یافته، جامعه ای است که در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی دچار تحول و دگرگونی شده است. در حوزة سیاسی جامعة نوساز و توسعه یافته دارای ویژگیهای خاصی از جمله تغییر فرهنگ سیاسی مردم و دگرگونی روابط مبتنی بر قدرت، تغییر ساختارها و پیدایش نهادهای اجتماعی، سیاسی جدید و تغییر در بنیانها و سیستم حقوقی روبه روست. توفیق در امر توسعه موجب تمایز کشورها از یکدیگر با عناوینی چون کشورهای توسعه یافته یا پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته یا عقب مانده می‎شود. اکثر کشورهای توسعه نیافته به ضرورت توسعة سیاسی پی برده اند. چرا که تحولات عمومی جهان، دگرگونیهای اقتصادی- اجتماعی، شهری شدن، گسترش و پیچیدگی ارتباطات در جهان امروزی و افزایش سطح سواد و فرهنگ جوامع و … جملگی عامل رشد و آگاهی سیاسی مردم شده و تقاضا برای مشارکت سیاسی را افزایش می دهند. در صورتیکه ساختارهای سیاسی جوامع همگام با افزایش رشد و آگاهی سیاسی به بسط و افزایش امکانات پاسخگویی نپردازند، ثبات سیاسی جوامع به مخاطره می افتد. اگر بین تحولات اقتصادی، اجتماعی با تحولات سیاسی هماهنگی و همگامی وجود نداشته باشد، تضاد و تعارض شدیدی در جوامع ایجاد می‎شود که می‎تواند موجبات فروپاشی نظامهای سیاسی را فراهم نماید. از این رو اکثر کشورها، با ساختارهای سیاسی سنتی به ضرورت ایجاد توسعه و نوسازی سیاسی ولو به ظاهر پی برده و درصدد ایجاد تغییرات سیاسی برآمده اند. زیرا توسعة سیاسی وضعیتی است که در آن یک نظام سیاسی با اتخاذ سیاستهای روشن و کارشناسانه و ایجاد نهادهای مؤثر برای پاسخگویی به نیازهای جامعه ظرفیت سیاسی خود را افزایش بدهد. در چنین نظامی مشارکت افراد، انفکاک ساختاری و حاکمیت قانون دیده می‎شود و دموکراسی شیوة رسوم حکومتی آن جامعه بوده است. در پادشاهی عربستان سعودی خصوصاً در چند سالة اخیر یک سلسله رفرمها و تحولات جدید در جهت تجدیدبنای ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیده می‎شود. اقدامات و اصلاحات مزبور قاعدتاً می بایست تغییر ساختارها و ثبات سیاسی عربستان از شکل سنتی به فرهنگی مدرن را منجر و باعث توسعة سیاسی عربستان شود اما در واقع چنین نشده است.

فرضیة تحقیق:

ساخت سیاسی عربستان و روابط مبتنی بر قدرت هیأت حاکمه در عربستان مانع اصلی توسعة سیاسی بوده است. چرا که ساختار سیاسی عربستان سنتی می‎باشد. بنابراین کلیة اقدامات و اصلاحات انجام شده قاعدتاً می بایست با نگرش سنتی توأم باشد نه اصلاحاتی عمیق و بنیانی.

سؤال اصلی:

موانع ساختاری توسعة سیاسی در عربستان سعودی کدامند؟

سؤالات فرعی:

1-   توسعة سیاسی چیست؟

2-   نقش عوامل اجتماعی و بین المللی در عدم توسعه سیاسی عربستان چیست؟

3-   نقش حکومت در این راستا چه می باشد؟

هدف تحقیق:

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که باورهای سنتی (اندیشه ها و فرهنگ سنت گرایانه) چگونه می‎تواند مانع توسعة سیاسی گردد.

موانع و مشکلات تحقیق:

عدم وجود منابع تخصصی کافی و موردنیاز در کتابخانه ها در خصوص ساختار سیاسی عربستان سعودی و به روز نبودن، علمی نبودن و عدم جامعیت آنها.

سازماندهی تحقیق:

در فصل اول به تعریف توسعة سیاسی، شاخصهای توسعه و برداشتهای مختلفی که از مفهوم آنان وجود دارد پرداخته و سپس موانع سه گانه در توسعة سیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

فصل دوم به بررسی موانع موجود در راه توسعة سیاسی عربستان که مربوط به جامعة مدنی است، می پردازد. در این فصل ابتدا موانع اجتماعی نظیر: وهابیت، فرهنگ سیاسی زنان در عربستان، مطبوعات، طبقة متوسط عربستان مورد بررسی قرار می‎گیرد. و در قسمت دوم همین فصل به موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی عربستان پرداخته خواهد شد.

در فصل سوم حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی فرض شده است. در این قسمت بررسی ساخت قدرت در عربستان سعودی، ابزارها و شیوه های اعمال قدرت، بررسی ایدئولوژی وهابیت به عنوان ابزار و نفت مهمترین ستونی که بنیان نظام آل سعود بر آن استوار است مورد بحث قرار می‎گیرد. در قسمت بعدی همین فصل روند اصلاحات سیاسی در عربستان بررسی خواهد شد در این رابطه حوزة جامعه و محیط بین المللی و حکومت به عنوان اصلی ترین مانع توسعة سیاسی مطرح می‎شود. و در بخش پایانی به ارائه نتیجة نهایی از بحث و تطابق مباحث تئوریک با مباحث تاریخی و عملی خواهیم پرداخت.

روش تحقیق:

روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش منابع کتابخانه ای می‎باشد.

اهمیت تحقیق:

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که چه عواملی مانع توسعه سیاسی است و چگونه می‎توان به توسعة سیاسی رسید.

ج- مانع خارجی یا بین‌المللی:

یکی از عوامل مهم عدم توسعة سیاسی در سطح بین‌المللی وابستگی یک کشور به کشور دیگر است. ساخت اجتماعی عربستان در قسمت اول فصل دوم به عنوان مانع توسعه سیاسی مورد بررسی قرار گرفت. در خصوص کارکرد جامعه در مسیر توسعه سیاسی باید به مسائل مختلفی اشاره کرد که عبارتنداز : گروههای اجتماعی و فرهنگ سیاسی و مذهب. تفکر وهابیت از زمان به وجود آمدنش همواره با هر گونه اصطلاحات چه در جنبه‌های سیاسی و یا غیر سیاسی مخالفت ورزیده  و با آن تضاد داشته است . در حال حاضر نیز سه جریان مختلف مذهبی ( وهابی) در عربستان وجود دارد که جریان اول و دوم با هر گونه دگرگونی و اصلاحات سیاسی و به وجود آمدن نهادهای سیاسی برای مشارکت مردم مخالفند.

فرهنگ سیاسی عامة عربستان، فرهنگ اطاعت از شخص حاکم است. در یک فرهنگ سیاسی که مردم از آگاهی سیاسی ضعیفی برخوردارند و حکومت نیز خودکامه است عملاً مردم در سرنوشت خود دخالتی ندارند. واین رژیمهای سیاسی هستند که در حوزه‌ها و مسائل تصمیم‌گیرنده و اجرا کننده‌اند. و دیگر مردم و نظراتشان محلی از اعراب ندارد.

در عربستان علی الرغم وجود گروههای اجتماعی نظیر طبقة متوسط از فعالیت این گروهها در صحنة‌ سیاسی اثر چندانی به چشم نمی‌خورد. صرف نظر از ساخت قدرت سیاسی که مانع از تشکیل گروهها است. وجود گروههای غیر رسمی به دلیل فقدان روحیه عملکرد دسته جمعی و آگاهی سیاسی، امکان جبهه‌بندی در برابر ساخت خودکامه حکومت و مشارکت در زندگی‌ سیاسی را نیافته‌اند. از دیگر فعالیتهای طبقة متوسط عربستان این است که در جامعه‌ای منظم و سازمان یافته تشکیل نیافته‌اند و در تمام سطوح کشور پخش هستند. ساختار حکومت عربستان به عنوان مانع توسعة محور بحث بعدی پژوهش بود که در آن به بررسی ساختار نظام سیاسی عربستان، پایه‌های قدرت، پشتوانه مالی و فکری این نظام پرداخته است. ساخت سیاسی قدرت حاکمه به دلیل ویژگیهای سنتی آن که ضامن دخالت در همه حوزه‌ها ومطلق العنان بودن می‌باشد قاعدتاً مخالف وجود و تحمل هر نوع شریکی در قدرت است. از این روعلی الرغم به وجود آمدن کابینه در نظام اداری، تحولات اخیر و به وجود آمدن نهادهای به ظاهر دموکراتیک در کشور همچون پارلمان و قانون اساسی یا نظام اساسی، در عمل اجازه دخالت و مشارکت آنان در قدرت سیاسی داده نمی شود. و ابزارهایی چون نیروهای مسلح، مذهب و بروکراسی دولتی برای اجرای سیاستها به صحنه می‌آیند. در مجموع باید گفت که مطابق تعاریف و شاخصهای ارائه شده از توسعه یافتگی، عربستان سعودی کشوری توسعه نیافته از نظر سیاسی به معنای اخص کلمه است و عوامل متعددی بر سر راه توسعه سیاسی این کشور وجود دارد.

دانلود مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی

دانلود سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی

سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی

تحولات بیداری اسلامی که در سال 2011 منطقه‌ی خاورمیانه را درنوردید، سبب ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در بسیاری از کشورهای این منطقه گردید

دانلود سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی

سیاست 
عربستان سعودی 
 بیداری اسلامی
ایران
 بحرین
 سوریه
رئالیسم تهاجمی
پروژه
پژوهش
مقاله
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 428 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 169

سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی

 

تحولات بیداری اسلامی که در سال 2011 منطقه‌ی خاورمیانه را درنوردید، سبب ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در بسیاری از کشورهای این منطقه گردید.ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات، تغییراتی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور با توجه به رسالتی که برای خود به‌عنوان رهبری جهان سنی در مقابل ایران شیعی تعریف کرده در دو جبهه‌ی داخلی و منطقه‌ای در قبال این تحولات واکنش نشان داده است. در بعد داخلی با استفاده از سیاست سرکوب و توزیع بسته‌های مالی و در بعد منطقه‌ای نیز اقدام به مداخله‌ی مستقیم در تحولات بحرین و هم‌چنین مداخله‌ی غیرمستقیم در جنگ داخلی سوریه نمود تا از این طریق بتواند تحولات را از منطقه‌ی شبه‌جزیره عربستان دور سازد تا ضمن جلوگیری از افزیش عمق استراتژیک ایران، از سقوط هم پیمان خود در شبه جزیره ی عربستان جلوگیری کند.

عربستان سعودی که خود را در مقابل قدرت منطقه‌ای ایران می‌بیند، تحولات سوریه و بحرین را از دریچه‌ی رقابت منطقه‌ای با ایران تعریف می‌کند و سیاست‌های تهاجمی این کشور در عرصه‌ی تحولات منطقه‌ای نیز از این مسئله ناشی شده است .

واژگان کلیدی: بیداری اسلامی، عربستان سعودی، ج.ا. ایران، بحرین، سوریه،رئالیسم تهاجمی

 

 فهرست مطالب

 

فصل اول – کلیات و طرح تحقیق

 

1-1-طرح مساله.. 13

1-2-اهداف پژوهش.. 14

1-3-سؤال اصلی.. 15

1-4-فرضیه اصلی.. 15

1-5-متغیرهای اصلی.. 15

1-6-نقطه تمرکز پژوهش.. 16

1-7-اهمیت پژوهش.. 16

1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم.. 17

1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات.. 18

1-10-بررسی ادبیات موجود.. 18

1-11-سازمان‌دهی پژوهش.. 21

فصل دوم-چارچوب نظری و مفاهیم

 2-1-  نظریه رئالیسم.. 23

2-2-نظریه نئورئالیسم.. 25

2-3- رئالیسم تدافعی.. 26

2-4-رئالیسم تهاجمی.. 27

2-4-1-اصول رئالیسم تهاجمی.. 30

2-4-2- الگوهای رفتاری دولت‌ها.. 32

2-4-3- ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی.. 34

2-4-4-  چهار هدف اساسی قدرت‌های بزرگ.. 35

2-4-5- نقش عامل داخلی در نظریه رئالیسم تهاجمی.. 40

2-4-6- راهبردهای هژمون منطقه‌ای در قبال هژمون های بالقوه مناطق دیگر   40

2-5-انطباق مفهومی رئالیسم تهاجمی و سیاست عربستان.. 43

فصل سوم- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان سعودی

 

3-1- وضعیت داخلی عربستان و زمینه‌های شکل‌گیری اعتراضات.. 50

3-2- معضلات داخلی  عربستان سعودی.. 51

3-2-1- سیاسی.. 51

3-2-2- جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان.. 52

3-2-3- اقتصادی.. 53

3-2-4-اجتماعی.. 54

3-2-4-1-  مساله زنان.. 54

3-2-4-2- شیعیان.. 56

3-3-  بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان.. 59

3-4-جریانات و گروه‌های  تأثیرگذار در تحولات عربستان.. 61

3-4-2-  شیعیان عربستان.. 62

3-4-3-جامعه‌ی زنان عربستان.. 65

3-4-4- جوانان و لیبرال‌ها.. 66

3-5- راهبُرد عربستان سعودی در برابر خیزش‌های جهان عرب.. 68

3-5-1- رقابت منطقه‌ای با ایران.. 77

3-5-2-  فرقه‌گرایی به‌عنوان پاسخ عربستان به بیداری اسلامی.. 78

3-5-3-حمایت آل سعود از دیکتاتورهای ساقط‌شده عربی.. 80

3-5-4-  واکنش آل سعود نسبت به اعتراضات فضای مجازی.. 81

فصل چهارم-عربستان سعودی و تحولات بحرین

4-1- تحولات بحرین.. 85

4-2-  عوامل موثر برشکل‌گیری بحران بحرین.. 87

4-3- واکنش دولت آل خلیفه به تحولات انقلابی این کشور.. 91

4-4- ارزیابی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات بحرین   96

4-4-1- مبانی و اصول سیاست خارجی عربستان.. 96

4-4-2-  الگوی سیاست خارجی عربستان.. 97

4-5- دلایل اهمیت بحرین برای عربستان.. 103

4-5-1- جلوگیری از گسترش تحولات بحرین به عربستان.. 104

4-5-2- مقابله با ایران.. 105

4-5-3- اهمیت اقتصادی بحرین برای خاندان آل سعود.. 108

فصل پنجم- واکنش عربستان در قبال جنگ داخلی سوریه

5-1-  دلایل اهمیت سوریه.. 112

5-2-  تحولات سوریه؛ بیداری اسلامی یا جنگ نیابتی.. 113

5-3-  جایگاه سوریه در بیدارى اسلامى.. 116

5-4- جریان‌های  تأثیرگذار در تحولات سوریه.. 119

5-4-1- شورای انتقالی سوریه.. 121

5-4-2-  ورود القاعده به تحولات سوریه.. 123

5-5-  سیاست عربستان در قبال تحولات سوریه.. 124

5-5-1-  چگونگی ورود عربستان به تحولات سوریه.. 125

5-5-2-دلایل اتخاذ سیاست تهاجمی عربستان در قبال سوریه.. 127

5-5-2-1-  موازنه منطقه‌ای با ایران.. 128

5-5-2-2- تقویت محور مقاومت توسط سوریه.. 129

5-5-2-3-  بسط مرجعیت عربستان و گفتمان سلفی گری.. 130

5-6-  مواضع ایران و عربستان در تحولات سوریه.. 131

5-7-  اقدامات عربستان سعودی در تشدید بحران سوریه.. 133

نتیجه گیری.. 138

فهرست منابع.. 146

دانلود سیاست عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی