دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 110 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مقدمه :
نشان های کالا و ضرورت توجه به آن؛الزامات توسعه تجارت جهانی
اگر به صورت کلان به موضوع تجارت بین المللی کشورمان توجه کنیم تراز تجاری، شمای تجارت کشور است که اگر صادرات نفت و فرآورده های نفتی را از این تراز حذف نمائیم وضعیت تراز تجاری ایران روشن خواهد شد.
خوشبختانه در سال های اخیر صادرات محصولات غیرنفتی مرتباً سیر صعودی داشته است ولی در مقابل واردات نیز هر ساله افزایش یافته است.
در مورد ورود محصولاتی که تولید آن در کشور وجود ندارد مسئله قابل هضم است (جدا از بررسی علت های عدم تولید) اما چرا محصولاتی وارد کشور می شود در صورتی که تولید آن در کشور وجود دارد که ذیلاً به عمده دلایل اشاره می نمائیم:
1- قیمت: امروزه بحث قیمت که برای 75 درصد مصرف کنندگان در دنیا مسئله اول است و طبعاً زمانی که قیمت محصول خارجی از محصول داخلی کمتر باشد تجارت آن را به صرفه می کند و به دلیل مطلوبیت متقاضی توسعه تجارت آن نیز طبیعی بنظر می رسد و در بحث WTO نیز این موضوع اساسی ترین خطر نظام تجاری کشور محسوب می شود که طراحی مهندس نظام تجاری برای آن غیرقابل اجتناب خواهد بود.
البته تدوین نظام بهره وری و چرخه کامل تامین مواد اولیه و تجهیزات مدرن تولید انبوه و منابع تامین سرمایه گذاری کم بهره (هماهنگ با نرخ بهره جهانی) عمده عوامل موثر بر قیمت می باشند.
2- کیفیت: یکی از دلایلی که سبب ایجاد شرکت های چند ملیتی و تسلط بر اقتصاد کشورها شد، کیفیت تولید محصولات بود که در سایه سرمایه گذاری کافی و مدیریت تولید و بهره وری و استفاده از مواد و قطعات مناسب و تجهیزات مدرن و مهم تراز همه تحقیق و آزمایش مستمر بدست می آید.
2-شهرت و برند: دلیل مهم در توسعه تجاری شرکت های معتبر بازارشناسی و رساندن آوازه محصولات خود به گوش مصرف کنندگان در سراسر جهان بوده است که در پی آن برند یا نام تجاری محصول تثبیت شده است که تبلیغ عامل اصلی آن بوده است و از این به بعد در این بحث به برندینگ می پردازیم.
3- گفتیم که برندسازی در پی یک چرخه کامل بوجود می آید ولی پس از طی دوره ای این برند است که عامل اصلی اشغال سهم بازار حتی در سطح جهانی است.
تا آنجا که کشورها اهداف سیاسی خود را با نام محصولات محقق می نمایند و جوامع را به خود وابسته می کنند و از سود سرشار ناشی از این تجارت متعاقباً برای حصول هر هدفی بعنوان پشتوانه مالی اقدام می کنند.
سؤال اینکه آیا تاکنون اثر برند را تحلیل کرده ایم و آیا بطور کلان در توسعه تجارت موردنظر قرار داده ایم.
چرا ما از توان بالقوه ارائه محصول به نزدیک 1.5 میلیارد مسلمان استفاده نمی کنیم. جامعه مسلمان بدلیل ایدئولوژیک بودن، محصولات کشور مسلمان را در شرایط یکسان بر محصولات اجانب ترجیح می دهد مخصوصاً زمانی که بخشی از این سود تجاری در جهت دفاع از آرمان های مسلمانان خرج گردد. که لزوم آن طراحی مهندسی تجارت با رعایت ساز و کارهای خاص خود است.
نقطه مقابل آن اختصاص بخشی از سود شرکت های صهیونیستی در سراسر جهان به بودجه رژیم صهیونیستی است که در سایه فروش محصولات به کشورهای مسلمان عاید می شود.
اگر به موضوع برندینگ توجه کافی نشان دهیم چه بسا بتوانیم در نظام تجاری کشور نیز تاثیر ایجاد نمائیم، البته موضوع آنقدر وسیع است که مجبوریم از موضوعات کلیشه ای عبور کنیم ولی حقیقتی آشکار است که تا جایگزین مناسبی در اختیار مصرف کننده نهایی که (تعیین کننده نهایی است) قرار ندهیم هیچ تحولی اتفاق نخواهد افتاد تا جایی که معتبر ترین سرمایه گذاران افتخار خود می دانند تا نماینده شرکت های معتبر بین المللی باشند. ایجاد تحول نیازمند بسترسازی و فرهنگ سازی است
ارزش مارک گذاری محصولات:
سیاست مارکگذاری محصولات نهفقط برای تولیدکنندگان بلکه برای خردهفروشان و مصرفکنندگان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای خردهفروشان به این دلیل اهمیت دارد که مشتریان، محصولات مورد نیاز خود را از فروشگاههایی که مارک دلخواه آنها عرضه مینمایند، خریداری میکنند. بعضی از خردهفروشان، نام تجاری خاصی را انتخاب میکنند و بدینوسیله وفاداری بیشتر مشتریان خود را بهدست میآورند؛ مانند فروشگاههای زنجیرهای که با استفاده از نام تجاری خود محصولات مصرفی را در نواحی مختلف تهران به فروش میرسانند. با این حال مصرفکنندگان ممکن است بیشترین استفاده را از مارکگذاری محصولات بکنند زیرا با تشخیص محصولات رقیب از طریق علائم تجاری، خرید خود را بهتر انجام میدهند. آنها میتوانند محصولاتی را که رضایتشان را جلب نکرده، خریداری نکنند و به مارکهایی که رضایت آنها را فراهم کرده، وفادار بمانند.
جهان در تسخیر برندها
حتی اندازه کف دست نبود، وقتی آخرین لقمه را خوردم به این فکر می کردم که یک همبرگر نازک معمولی، دو حلقه پیاز و کاهو، یک برش نازک خیارشور و دو تکه نان فرانسوی نرم و کوچک آیا واقعاً ارزش داشت که ۱/۵ یورو برایشان بپردازم و خوشحال باشم که طعم «مک دونالد» را چشیده ام و دست آخر هم سیر نشوم .شاید شما هم مثل من، مواقعی تجربه کرده اید که برای دریافت کالا یا خدمتی هزینه ای گزاف پرداخته اید که اصلاً متناسب با کیفیت مورد نظرتان نبوده و یا اصلاً به نظر نمی رسیده که خدمت ویژه ای دریافت کرده باشید.
بخشی از این مسأله به ارزش اقتصادی «برند» یا همان نشان تجاری برمی گردد. اطلاعات موجود نشان می دهد که یک سوم ثروت دنیا از «برند» به دست می آید.
حتی نشریه «بیزنس ویک» ارزش ۱۰۰ برند اول دنیا در سال گذشته میلادی را برابر با یک هزار و ۸۹ میلیارد دلار ذکر کرد. این رقم حدوداً با درآمد ناخالص ملی ۶۳ کشور دنیا که از سوی بانک جهانی، «کشورهای کم درآمد» نامیده شده اند برابری می کند. این ۶۳ کشور نیمی از جمعیت جهان را دارند.
در حالی که ۱۲ نشان تجاری برتر در کشور برزیل کمتر از پنج دهم درصد در درآمد ناخالص ملی آن کشور نقش دارند اما پنج درصد از درآمد ناخالص ملی کشور آمریکا از ۱۲ نشان تجاری برتر عاید می شود.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
نکاتی در مورد بازار یابی
در بازار هدف چهار بحث مهم مطرح می شود که عبارتند از :
1. محصول Product
2.قیمت Price
3. مکان Place
4. ارتقا Promotion
محصول:
لازم به ذکر است که بدانیم محصول بخش اصلی مارکتینگ و بازاریابی می باشد که باید مطابق با میل و خواسته مشتری باشد. در واقع محصول باید مشتری پسند باشد، از آنجا که هر محصولی ویژگیهای متعدد و مختلفی دارد بهتر است در انتخاب محصول طوری اندیشید که نیازی به معرفی نباشد و محصول خودش خود را معرفی کند.که این مطلب به بحث شکل و ظاهر محصول باز می گردد. موضوع بسته بندی اولین موضوعی است که با آمدن نام محصول فکر ما را متوجه آن می نماید. بنابراین شکل و پوششی که برای محصول به کار می رود نقش بسیار موثری را در مراحل اولیه بازاریابی دارد و چه بسا که حتی خود این بسته بندی به فروش هر چه بیشتر کمک نماید.
قیمت:
از جمله موارد بسیار مهم در امر بازاریابی مشخص نمودن قیمت نهایی و یا به عبارتی قیمت مصرف کننده با توجه به شرایط محیطی و اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی بسیار مورد توجه می باشد. اینکه به چه صورت هزینه ها و درآمدها را با توجه به موارد فوق محاسبه نمایند تا مصرف کننده با رضایت کامل خرید خود را انجام دهد و محصول ما را در لیست سبد مصرفی خود قرار دهد.در هر صورت قیمت باید واقعی وحقیقی و با در نظر گرفتن درآمد مصرف کننده باشد.
مکان:
شناسایی کانالهای توزیع و ارسال بهینه و سریعتر محصول به دست مصرف کننده ما را بر آن می دارد تا به شناسایی خرده فروشان ، عمده فروشان و نمایندگان فروش بپردازیم. به طوری که در هر زمان و در هر مکان قابل دسترس مشتری باشد،قابل توجه اینکه سرعت تحویل کالا و یا سالم ماندن کالا تا زمانی که به دست مصرف کننده برسد بسیار مهم می باشد.
ارتقا:
شاید منظور از ارتقا ، پیشرفت وسیع شناساندن محصول به جامعه و مصرف کنندگان باشد، اما واضح و مبرهن است که ارتقاء اصلی می بایست در مورد خود محصول باشد به نحوی که با به کار گیری مدیران فروش، تبلیغات موثر و مفید، بازاریابان و ویزیتورها محصول طوری در بین مصرف کنندگان معرفی شود که مصرف کننده نیازی به مقایسه محصول و کالای ما با دیگر محصولات رقیب نداشته باشد و خود محصول زبان به تبلیغ در مورد خود باز کند.
نقش و جایگاه بازاریابی
هر کدام از اقتصاددانان و صاحبان نظر تعریف خاصی را در مورد بازاریابی ارائه داده اند ، اما در این مورد تعریفی جدید به چشم می خورد و آن عبارت است از:
بازاریابی یک جنگ متمدانه می باشد با این تفاوت که مشتریان دشمنان ما نیستند بلکه دوستان ما می باشند.
اسپنسر جانسون از بزرگان فروش می گوید:
تولید بدون فروش یعنی آشغال.
اولین رکن بازاریابی مدرن شناخت به نیاز می باشد که این شناخت منطبق بر سه رکن مطابقت ذیل می باشد:
1.انطباق با نیاز
2.انطباق با درآمد مشتری
3.انطباق با بسته بندی
حال به معنای کاربردی بازرایابی می پردازیم که عبارت است از تلفیق تجربه ، علم با هنرمندی خاص خود.
طبق فرموده امیر مومنان امام علی (ع): دانشی که به کار آید برترین دانش است.
گامهای بنیادین بازاریابی:
1.تحقیقات بازار Market Researches
2.بخش بندی بازار Dividing Market
3.انتخاب بازار هدف Choosing The Goal Market
محیط برند Brand Environment
شرکتهای نامدار در این عرصه ، تجربه برند خود را به وسیله ایجاد جایگاه برند و نقش مرکزی آن به منظور یک نقطه تلاقی ، کالای نمایشی و یا وضعیت هموار و مساعد امتداد می دهند.
با ایجاد یک تجربه قابل قبول از بین نقاط فکری و ملموس مشتری ، ما به ایجاد روابط با مشتریان و هدایت فروش کمک نموده ایم.
اینگونه شرکتها اثبات خود را به وسیله علم اصول ترسیم تجربه مشتری برای طراحی همه عوامل محیطی طلب می نمایند. که طراحی این عوامل شامل موارد زیر می باشد:
· تمرکز و مرکزیت شرکت
...
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
آینده مدیریت منابع انسانی
مقدمه
به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
چکیده :
تبلیغات ، بعد از ارتباطی استراتژی بازاریابی است . ارتباط عملی فراتر از ارائه اطلاعات ( ارسال اطلاعات ) است . ارتباط موثر هنگامی برقرار میشود که شخص اطلاعات درستی دریافت و تحلیل کند . بنابراین ارتباط باید به عنوان فرآیندی که دارای عوامل متعدد است نگریسته شود .
گام اول دربسط وگسترش یک استراتژی موثر بازاریابی ، تشخیص مخاطب هدف است . تشخیص وتحلیل مخاطب هدف عملی است چون مخاطب مورد نظر روی آمیخته ابزارهای تبلیغات زمان ارتباط ، پیام ارسالی و تعداد بیشماری از سایر عوامل دخیل در یک استراتژی تبلیغات تاثر میگذارد .
شرکت های زیادی نیاز به بسط و ایجاد استراتژی های تبلیغات را مورد توجه قرار داده اند . پاسخی که مدیریت از مخاطبان هدف خود در بازار میگیرد ، تعیین کننده اهداف برنامه تبلیغات خواهد بود .
سلسله مراتب مدل تاثیر در تعیین این که آیا اهداف باید به صورت پاسخ فروش یا پاسخ به ارتباط مطرح شوند ، ازارزش ویژه ای برخوردار است . یکی از جوانب توجه به اهداف تبلیغات بر این نکته مبتنی است که آیا استراتژی برای آگاه دادن ، تشویق و ترغیب و با یادآوری طرح ریزی شده است یا خیر ؟ مقدار بودجه در نظر گرفته شده برای تبلیغات از صنعتی تا صنعت دیگر و یا از مارک و محصولی خاص تا محصولی دیگر متفاوت است . عوامل ایجاد تفاوت در سطوح گوناگون بودجه عبارتند از : کانال ، تناوب ابداع محصول و تغییر شکل آن ، تعداد و وجود مشتریان ، پیچیدگی واحدهای تصمیم گیری ، درجه استاندارد بودن محصول یا خدمت ، مقدار آگاهی مصرف کنندگان از فواید کالا یا خدمت و تناوب زمان خرید .
روش های گوناگونی برای تعیین بودجه تبلیغات مورد توجه قرار میگیرند . روش های معمول عبارتند از درصد فروش ، اهداف و وظایف و تساوی رقابتی .
مقدمه :
تبلیغات یکی از عناصر اصلی استراتژی بازاریابی یک شرکت محسوب میشود . فعالیت های مرتبط Promotion نقشی کلیدی در برقراری ارتباط بین بازار هدف و استراتژی اتخاذ شده ایفاد می کنند . به همین دلیل ، برنامه های تبلیغاتی سازمان باید به گونه ای طراحی شوند که استراتژی رقابتی کلی سازمان را مورد حمایت قرار داده و به همین دلیل باید با تصمیمات مرتبط با قیمت گذاری نیز تعاملی پایدار ایجاد کند .
Promotion واژه ای است که در طول زمان معانی گوناگونی به خود گرفته است . ریشه این کلمه در زبان لاتین به معنای حرکت به سمت جلو بوده ، اما در تعریفی دیگر اخیرا" بدین گونه معنا شده است : " برنامه ای تحت کنترل و کامل از ارتباطی برقرار شده بین روش ها و ابزار که برای ارائه و معرفی یک شرکت و محصولاتش به مشتریان بالقوه در کنار یکدیگر قرارداده شده اند . " تبلیغات جنبه وظیفه ای ارتباط در بازاریابی را به عهده دارد . حال آنکه ارتباط چیزی بیش از ارائه اطلاعات است . ارتباط زمانی موثر محسوب میشود که افراد ، پیام ارسالی را به خوبی درک کنند و پاسخی مناسب ابراز دارند .
استراتژی تبلیغات از طریق آگهی ، تبلیغات و روابط عمومی ، فروش شخصی و پیشبرد فروش جنبه عملی به خود میگیرد .
تبلیغات آگاهی دهنده ، مشوق و یادآوری کننده است . به کمک تبلیغات و ابزار تبلیغاتی است که برای مثال ، یک فروشگاه از ارائه
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مقدمه
بدون شک نیروی انسانی در هر سازمان جدای از حجم و اندازه آن بعنوان مؤثرترین و مهمترین عامل تعیین کننده در بقاء رشد و پویایی سازمان به شمار آمده و بزرگترین سرمایه و دارایی آن محسوب می گردد.
لذا هر فرد در سازمان مربوطه برای پیشرفت و نیل به اهداف تعیین شده شغلی نیاز به آگاهی از موقعیت خود دارد. این آگاهی موجب می شود که او از نقاط قوت و ضعف عملکرد و رفتار خود مطلع گردد و تمهیدات لازم را برای اثربخشی بیشتر کوششهایش به کار برد. بدیهی است که عدم توجه دستگاه به احساسات، نیازها و عملکرد کارکنان صدمات جبران ناپذیری در ادامه انجام مأموریت و اهداف سازمان وارد خواهد نمود.
ارزشیابی ابزاری است که سازمانها و کارکنان را در تأمین این نیازها کمک میکند و بعنوان یکی از مؤثرترین و کارآمدترین ابزار شناخت و کنترل، نقش مهمی ایفاء میکند زیرا با اجرای یک طرح مناسب ارزشیابی میتوان در جهت اثربخشی، بهسازی، رشد و تعالی، جلب رضایت، ایجاد سیستمی عادلانه (برای ارتقاء گروه، ترفیع، انتصاب به پستهای مدیریتی، تشویق و تنبیه، تعیین نیازهای آموزشی) مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف و ایجاد روابط عادلانه همراه با محیطی مناسب توأم با حسن تفاهم در بین مدیران و کارکنان اقدام نمود. از همین منظر نظر مدیران و مسئولین محترم را به این نکته جلب می نمایم که با توجه به اهمیت ارزشیابی کارکنان در مدیریت منابع نیروی انسانی و از آنجائیکه اطلاعات دقیق و صحیح حاصل از اجرای برنامه ارزشیابی کارکنان تحت سرپرستی مبنای تصمیمات مهم مربوط به افزایش سنواتی، افزایش فوق العاده شغل ارتقاء گروه، آموزش و بهسازی و… قرار می گیرد و مالاً عدالت استخدامی را در دستگاه محقق می سازد از این رو نظارت و کنترل بر فرآیند اجرای برنامه ارزشیابی به منظور تضمین ارزشیابی دقیق و واقعی امری الزامی است.
در جهت تحقق این هدف به منظور کنترل و محدود نمودن تأثیر خطاهای رایج در ارزشیابی کارکنان به ویژه خطال هاله ای، خطای گرایش به ارفاق، خطای سهل گیری که موجب ارزشیابی غیر واقعی و بزرگ نمایی رفتار و عملکرد ارزشیابی شوندگان میگردد. کلیه ارزشیابی کنندگان مکلفند نسبت به ارزشیابی دقیق و واقعی کارکنان تحت امر اقدام نمایند، لذا به منظور آشنایی عزیزان ارزشیابی کننده از دستورالعمل ها و آئین نامه های مربوط به ارزشیابی بر آن شدیم تا گزیده ای هرچند مختصر تهیه و تدوین و در اختیار آنان قرار دهیم امید است که مسئولین عزیز با مطالعه دقیق این مختصر ما را در انجام ارزشیابی واقعی، عادلانه و بدور از سلیقه های شخصی و بر اساس ضوابط مربوطه یاری نمایند.
ارزشیابی بایستی یکی از شاخص های مهم انتخاب افراد به پستهای مدیریتی و سرپرستی مد نظر مدیران و مسئولین عزیز قرار گیرد اما متأسفانه تا کنون این مهم مورد قرار نگرفته است به هر حال عدم دقت و آگاهی ارزشیابی کنندگان در سنجش معیارهای عملکردی و رفتاری و اخلاقی کارکنان میتواند موجبات نارضایتی عده اتی از همکاران خدوم را فراهم و یا باعث بزرگ نمایی بیش از اندازه عملکرد عده ای دیگر شود.
انشاءالله که بتوانیم با همکاری و هماهنگی یکدیگر در انجام ارزشیابی کارآمد، واقعی و عادلانه اقدام نمائیم تا اهمیت این مهم بعنوان بهترین ابزار تشویق و تنبیه و جلب رضایت کارمند مورد شناخت و توجه دقیق مدیران و کارکنان قرار گیرد.
خلاصه طرح و چرخه مستمر ارزشیابی:
1-گفتگو یا مصاحبه آغاز دوره:
در آغاز دوره ارزشیابی (فروردین تا اردیبهشت هر سال) واحد ارزشیابی مؤسسه بایستی فرمهای ارزشیابی کلیه کارکنان هر واحد سازمانی را که مشخصات کامل ارزشیابی شونده در قسمتهای مربوطه درج گردیده است برای مدیریتها و ادارات و قسمتهای مختلف ارسال نماید مسئولین مربوطه بایستی در مرحله نخست جلسه مصاحبه ای که آن را جلسه مصاحبه آغاز دوره می نامند با کارکند تحت سرپرستی تشکیل دهند و در مورد کارهایی که در طول دوره بایستی کارمند به انجام برساند برنامه ریزی کنند. به عبارت دیگر سرپرست بایستی شرح وظایفی را که کارمند در طول دوره موظف به انجام آن میباشد و حدود انتظارات خویش را به اطلاع وی برساند.
لازم به توضیح است در صورتیکه مدیران شرح وظایف مدونی در مورد کارمند در اختیار نداشته باشند از طریق واحد ارزشیابی مؤسسه شرح وظایف پستهای مربوطه در حد امکان در اختیار آنان قرار خواهد گرفت.
فرم ارزشیابی کارمند بایستی در طول دوره ارزشیابی (فروردین تا اسفند) نزد مسئول واحد (ارزشیابی کننده نگهداری و نامبرده موظف است در طول سال نقاط قوت و ضعف عملکرد و رفتار کارمند تحت سرپرستی را در صفحه 4 فرم که به همین منظور اختصاص پیدا نموده با ذکر تاریخ ثبت نماید. این مسئله بسیار مهم و ضروری است که متأسفانه ارزشیابی کنندگان در خیلی از موارد اقدام به بایگانی فرمهای ارزشیابی مینمایند و نسبت به درج نقاط ضعف و قوت در طول دوره اقدام نمی نمایند بنابراین ممکن است در هنگام امتیازدهی چنانچه کارمند خدمات برجسته ای را انجام داده باشد و یا خدای نکرده سهل انگاری در انجام امور محوله در طول دوره داشته باشد از نظر خاطر ارزشیابی کننده دور بماند و موجبات ارزشیابی غیرواقعی و ناعادلانه را فراهم آورد.
بعلاوه درج نقاط قوت و ضعف با ذکر تاریخ در ستون مربوطه میتواند در صورت اعتراض کارکند به امتیاز ارزشیابی ملاک خوبی برای بررسی در کمیته رسیدگی به شکایات ارزشیابی مورد استفاده قرار گیرد.
2-گفتگو یا مصاحبه دوره:
ارزشیابی کننده بایستی در پایان سال جلسه ای تحت عنوان جلسه مصاحبه پایان دوره با کارمند تشکیل دهد این جلسه بایستی در محیطی آرام و با حضور ارزشیابی شونده و سرپرست برگزار گردد و ارزشیابی شونده فرصت اظهار نظر و دفاع از خود داشته باشد در این جلسه عملکرد کارمند در طول دوره مورد بحث و بررسی قرار گرفته، نقاط قوت و ضعف او مشخص و از امتیاز ارزشیابی خود آگاه می گردد و سپس نسبت به امضای فرم ارزشیابی خود اقدام می نماید.