دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 186 |
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه
دراین سوی مصور کردن
ضرورتهای آفرینش تازه از تصویر و خیال
اندیشه هایی دربارة تصویرگری کتابهای کودکان
نگاهی به رنگ آمیزی و چهره پردازی در تصویرگری کتابهای درسی
تصویرگران شعر کودک
پای صحبت محمد علی بنی اسدی
پای صحبت مهنوش مشیری
پای صحبت اکبر نیکان پور
پای صحبت چند تن از تصویرگران کتاب کودک
مراجع
مقدمه
هر ساله تعداد زیادی کتاب کودک به چاپ می رسد که بیشتر آنها مصور هستند . طرفداران هنرهای سنتی و کلاسیک نسبت به این تصاویر غیر قرادادی که اخیراً در بسیاری از این کتابها به چشم می خورد ، عکس العمل منفی نشان می دهند . برخی از کارشناسان معتقدند که این تصاویر بیش از حد به واقعیت می پردازند و بعضی دیگر آنها را تخیلی انتزاعی و تزئینی می دانند البته همه به این توافق رسیده اند که ارزیابی هنر در این نوع کتابها باید با توجه به خواستهای متنوع و بسیار زیاد کودکان دنیای امروز باشد . احتمالاً تصاویری که به سبک هنرهای معاصر و با توجه به هنرهای سنتی ترسیم می شوند مورد قبول و تحسین کودکان امروزی قرار می گیرند ولی با این وجود و برای آنکه کودک زیبائی هنر سنتی و معاصر را درک کند نیازمند کتابهای جالبی در هر دو زمینه است. کار تصویر گری یک کتاب را چه خود نویسنده آن کتاب و چه تصویرگر به هرحال باید بر اساس اصول تصویر سازی باشد تا هم به بیان جنبه های ارزشمند داستان کمک نماید و هم موضوع آن را گسترده سازد . این مسئله را باید تقریباً در مورد همة کتابها به کار برد . کتابهای تصویری انواع متفاوتی دارند و برخی از آنها هیچگونه موضوع یا نوشته ای ندارند .
تصاویر یک کتاب نه تنها باید زیبائی بخش باشند بلکه باید یک طراحی خوب با معنا و پرمحتوا را منعکس سازند . البته وظیفه ای بیش از این بر عهده دارند هنرمند تصویر گر چه برای کتاب مصور نقاشی کند و چه برای کتابهائی که تصاویر زیادی ندارند به هر حال باید برای درک و فهم بیشتر متن و موضوع داستان کودک را یاری دهد . هنرمند باید صحنه ها و ایده های ارزشمند داستان را باز پروری کند ، هر تصویر باید معادل یکی از عقاید و ایده های بیان شده در متن باشد .
تصاویر خواننده را تشویق می کند تا قوة تخیل خویش را به کار بندد و جلوتر از متن داستان پیش رود چنین مهارتی یکی از اهداف اساسی و قابل تحسین یک هنرمند است زیرا بیدار کردن و تقویت نمودن قوة تخیل یکی از عوامل اصلی گسترش ذهن کودک و به این منظور هنرمند باید تصاویری با جزئیات کافی ارائه نماید تا در مفهوم شدن موضوع داستان و بازگو نمودن آن به عنوان راهنما عمل نمایند .
(در این سوی مصور کردن)
در گذشته « مصورکردن » محدوده مشخصی نداشت و تخصص در آن دارای ویژگی معینی نبود . هر کس که دستی به قلم مو داشت می توانست مصور یا تصویرگر باشد و هر هنرمندی مدعی تصویرگری هم بود . طراحان ، حکاکان ، نقاشان و مجسمه سازان و غیره ، کارشان را با مصور کردن و تصویرگری می دانستند ، زیرا که می پنداشتند اثرشان را بر اساس تصویر کردن موضوعی به وجودمی آورند . در گذشته هنر گرافیک هم مفهوم و محدوده خاصی نداشت . در غرب ، طراحی ، نقش اندازی ، حکاکی و رسامی فعالیتهائی بود که گرافیک نامیده می شد و در واقع گرافیک بخش کوچکی از هنر نقاشی بود . اما بعد ها رشد و وسعت تخصص ها در این تقسیم بندیها تغییرات فوق العاده ای را به وجود آورد و هر کدام از آن فعالیتهای جنبی کوچک گذشته ، خود مرکز و محور کوشش های خلاقه هنرمندان زیادی شدند . مثلاً هنر مصور کردن و تصویرگری برای خود شعبه تخصصی مهمی شد و در خود ،تقسیمات و تخصص های متعددی را به وجود آورد . در اکثر زبانهای غربی مصور کردن راillustration می گویند که به زبان ما می توان آن را تصویرگری و تصویرسازی و هنرمندش را تصویرگر نامید . کار تصویرگری عبارت از تجسم تصویری یک موضوع برای نمایش بهتر فضای مطلب و در نهایت درک بهتر آن است . تصویر سازی ومصورکردن تنها با ابزار طراحی و نقاشی انجام نمی گیرد ؛بلکه امروزه طراحان و تصویرگران از هر طریقی و از امکانات بیانی هر هنر تصویر دیگری برای به تصویر کشاندن موضوع ،استفاده می کنند از عکاسی ، از مجسمه سازی ، نقاشی ، خوشنویسی ، حکاکی ،سینما و … بهره جوئی می کنند زیرا در واقع بیان تصویری در تمام هنرها یکسان عمل می کند ؛ هر چند کهوسائل و شیوه های اجرائی آنها باهم متفاوت است و این تفاوت های اجرائی فقط گاهی مرزهای ظریفی را در بیان آنها ایجاد می کند . در واقع می توان گفت که این جزئیات بیانی بسان گویش های مختلف یک زبان عمل می کنند و در اساس چیزی با دیگری متفاوت نیست .
استفاده از این همه امکانات گوناگون در تصویر گری نتیجتاً سبب تعدد و گوناگونی تخصص ها و روش ها در این هنر شده است و روز به روز نیز بر این انشعابات افزوده می شود و منجر به پیدایش دیدگاه ها و شگردهای بدیع و نوظهور می گردد . بنابراین وقتی به خیل تصویرگران نگاه شود با وجود تنوع بی حد تخصص ها و شیوه ها ، اما همه آنها را می توان در حیطه تصویرگری و تصویر سازی دید .جمعی از آنها به کار تصویر سازی برای « کتاب » مشغولند و کتابها از کتب مربوط به کودکان شروع شده و به کتب همه سنین خوانندگان و همه تنوع موضوعات مورد نظر آنها چون : انواع ادبیات ، هنر ، علوم ، فنون ، و … ختم می شود که باز می توان همه این گوناگونی کتب رابه دو شیوه تصویرگری یعنی تزئین کتب و یا تصویر سازی برای متن آنها تقسیم کرد و هر یک از این دو شعبه محتاج تخصص و تجربه ای ویژه است .
شاید به ظاهر تصویرسازی برای متن از اهمیت بیشتری برخوردار باشد . اما می دانیم در هنر تصویر سازی سنتی ما ، حاشیه سازی یعنی تذهیب و تشعیر سازی ،جائی بسیار والا و ارجمند دارد و هنرمندان برجسته ای به این کار و سایر فنون دیگر مربوط به آن پرداخته و آثاری نفیس و بی بدیل به جای نهاده اند .
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 78 |
تصفیه و بهساری آب و بازیابی بخار در صنایع کاغذسازی
خدمات:
فعالیتهای گروهبندی شده تحت عنوان خدمات آنهایی هستند که برای فرآیند تولید خمیر کاغذ قرار دارند یا مواردی که در جایی دیگر شامل نمیشوند ما در این مقالات سعی نداریم که بطور وسیعی هر نوع جنبة کار را مطرح کنیم که برای صنعت ما مهم است. برای مثال اولین بخش از این نوشته به موضوع آب میپردازد مقادیر زیادی از آب در فرآیندهای کاغذ و خمیر کاغذ استفاده میگردند اکثر این آب در کاغذسازی و مقداری برای پیش فرآوری بکار میرود قبل از اینکه آب وارد فرآیند شود. با این حال پیش فرآیندی محدود، بویژه آب جوش، برای صنعت بینظیر است و بطور وسیعی توسط متخصصانی در آن حوزة خاص بکار میرود. ما آن را در اینجا مطرح نمیکنیم بلکه در عوض مارا به عملیات فاضلاب محدود میکند و عملیاتی که در جستجوی کاهش آلودگی آب است. با ملاحظه آلودگی هوا مجدداَ نواحی منحصر بفرد برای صنعت خودمان را در نظر میگیریم ما بخش مربوط به بخار محدود به تولید بخار است. بخشهای مربوط به برق، گرم کردن و تهویه و حمل مواد برای عملیات مشروح در این متون مطرح میشوند.
تیمار پساب:
آبهای فرآیندی تخلیه شده پس از عملیات تولید محصولات کاغذی و خمیر بطور کلی بصورت فاضلابهای آلی طبقهبندی میشوند. زیرا مهمترین ناخالصیهای موجود در آنها دارای طبیعت آلی هستند. بعضی از این مواد تشکیل دهنده مانند، پوست، خرده چوب، الیاف و لیگنین و محصولات تجزیة آنها دارای منشأ چوبی هستند و سایرین از قبیل رسها و سایر مواد معدنی، نشاستهها، رزینها، صمغها و پروتئینها از طریق فرایند کاغذسازی وارد میشوند. اسیدها/ بازها / نمکها و اکسیدهای فلزی نیز موجود هستند آنها از خمیرسازی، سفید کردن و فرآیندهای آمادهسازی شیمیایی منشأ میگیرند. آب فرآیند بکاررفته نیز جامدات را به آب بیرون رونده به شکل نمکهای غیرآلی وارد میکند.بعضی از جامدات موجود در فرآیند آبها قابل تجزیه هستند و سایرین چنین نمیباشند. برای مثال، اکثر غیرآلیها در معرض تجزیة بیولوژیک هستند در جایی که اکثر مواد آلی به استثنای لیگنینها و تاننها بطور بیولوژیکی تحت شرایط طبیعی یافت شده در آبهای سطح تجزیه میگردد. لینگنینها و تاننها در شکلهای موجود در پسآبهای خمیرکردن و سفید کردن، خیلی آهسته و تا مقدار محدودی تجزیه میشوند. بطور فیزیکی سازندههای پسابهای هرز میتوانند به سه طبقه تقسیم شوند: جامدهای معلق شده و قابل رسوب، جامدات معلق شدة غیرقابل رسوب و جامدات حل شده جامدات قابل رسوب بصورت موادی تعریف میشوند که از مایع در مدت رسوب کردن و بیحرکت ماندن در مدت یک ساعت، جدا میشوند.بخشی از هر کدام از این مواد قابل احتراق بوده و ثابت باقی میمانند. جدولی از طبقهبندی عمومی جامدات در هرزآبهای ( پسابهای)کارخانه در شکل 1-6 نشان داده میشود.
جامدات معلق و حذف آنها:
تخلیه جامدات معلق میتواند برای دریافت جریانها به تعدادی از شیوهها زیان آور باشد بخش قابل رسوب میتواند رسوباتی را تشکیل دهد که برای زندگی بدون هوا (بیهوازی) و تجزیه بدون هوا بکار میروند و اکسیژن حل شده آب را مصرف میکنند و منجر به ایجاد شرایطهای بدبو و بدمنظره میشوند. مادة پراکنده معلق از قبیل الیاف یک تقاضای اکسیژن حل شده را اعمال میکند و پرکنندهها و پیگمانها میتوانند تیرگی آب یا رنگی شدن آنرا موجب شوند. با محدود کردن روزانه این تأثیرات میتوانند فرآیند خالص سازی طبیعی و خودبخودی جریانها را کند و آهسته نمایند. دامنة مقدار جامدات معلق مشاهده شده برای هرزآب(پسابها)ی بیحاصل از متداولترین فرایندهای کاغذسازی و خمیرسازی همراه با مقدار قابل احتراق آنها و همچنین تغییرات در حجم هرزآب در جدول1-6 نشان داده میشود. دامنههای وسیع مشاهده شده از تفاوتهای در عملیات مربوط به الیاف و بازیافت آن و گردش مجدد آب فرآیند ناشی میشوند. هیچ تلاشی در اینجا برای بحث
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 114 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
نرم افزار ETABS یک نرم افزار مخصوص جهت تحلیل و طراحی سازه های ساختمانی می باشد.قابلیت این نرم افزار جهتتحلیل و طراحی این نوع سازه ها جهت گیری شده اند.تمام المان های یک ساختمان برای برنامه شناخته شده هستند.پردازنده های طراحی برنامه بسیار کامل می باشد و تمام المان های ساختمان را می توان در این نرم افزار طراحی کرد.
این برنامه برای سیستم های ساختمانی تهیه شده استایده برنامه های ساختمانی 35 سال پیش مطرح شده است(1963 کلاوف R.W) . در هر حال نیاز به برنامه های مخصوص مانند etabsهنگامی آشکارتر شد که مهندسان سازه تحلیل های غیر خطی استاتیکی و دینامیکی را به صورت عملی مورد استفاده قرار دادند و با پیدایش کامپیوترهای امروزی با قدرت و توان بالا این کامپیوترها برای ایجاد مدل های بزرگتر و پیچیده تر به وسیله مهندسان سازه مورد استفاده قرار گرفتند.
مهمترین قابلیت های تحلیلی برنامه عبارتند از:
1-شناخت المان های ساختمان و طبقات
2- محاسبه خودکار جرم و مرکز جرم
3-انتقال بار های ثقلی از کف ها به تیرها
4- تولید و توزیع بارهای جانبی بین تراز طبقات
5- مدل سازی المان های پوسته ای و رامپ هاقابلیت های طراحی برنامه نیز شامل موارد زیر می باشند:
1-طراحی قاب های فولادی
2- طراحی قاب های بتنی
3- طراحی دیوارهای برشی وطراحی تیرهای مرکب.
برنامه ETABS در طراحی قاب های فولادی و بتنی تمام ضوابط لرزه ای طراحی ساختمان ها را در نظر می گیرد.
در این برنامه می توان قاب های بتنی را بر اساس ضوابط شکل پذیری عادی و متوسط و ویژه طراحی کرد.
همچنین در سختمان های فولادی می توان ضوابط ویژه قاب های خمشی عادی و ویژه وسیستم های مهاربندی همگرا و واگرا رادر طراحی لحاظ کرد.
علاوه بر قابلیت های تحلیل و طراحی فوق برنامه ETABS ارتباط دو طرفه کاملی با نرم افزارهای دیگر دارا می باشد. برنامه ETABS به طور خودکار فایل ورودی SAFE را ایجاد میکند
همچنین برنامه ETABS قابلیت ایجاد فایل ورودی SAP2000 را دارد.در ویرایش جدید ETABS امکان فراخوانی هندسه و خطوط شبکه از نرم افزار اتوکد وجود دارد. امکان فرستادن هندسه و مشخصات دیگر به نرم افزار اتوکد نیز وجود دارد.
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
1- مقدمه
سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.
پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.
از محافظت تا سازگاری با طبیعت
انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.
نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع «پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.
لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:
«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»
«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است، «محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.
2- معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم
شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.
بخش عمده ای از رویکردهای پایداری از یک موضع میانه پیروی می کنند – محیط زیست گرایی میانه – که در آن به نغیر نگاه انسان به جهان زیستی تأکید می شود: «حفظ و برقراری تعادل» زیستی میان «انسان» و «دیگر ارکان نظام زیستی» با اولویت مسائل انسانی. چنین رویکرد اخلاقی، در تصمیم سازی های مرتبط با محیط انسان ساخت (از جمله معماری) مورد نظر و تأکید است. چنین انسانی. چنین نگرشی در غایت تکامل خود، دیدگاهی را تبیین می کند که در حفظ و تداوم تمامیت جهان زیستی به عنوان موجودی زیستمند، در اولویت بالاتری نسبت به ارکان و اجزای تشکیل دهنده آن (انسان و غیر انسان) قرار می گیرد. (محیط زیست گرایی ژرف)
در اخلاق پایداری برخورداری از توانایی تصمیم گیری به یک مسئولیت اخلاقی برای انسان تعبیر می شود؛ نقش امانتداری یا سرپرستی انسان نسبت به جهان هستی: «تلاش برای حفظ و تداوم تمامیت و یکپارچگی بوم شناختی زیست کره» چنین تفکری در عمل تحت تأثیر تفکر انسان مدار مدرنیستی قرار گرفته و بدین صورت تبیین می گردد: «تلاش برای نیل به شرایط مطلوب زیستی برای انسان که کمیتنه اثرات سوء را بر شرایط زیستی دیگر ارکان محیط زیست در پی داشته باشد.» در نظام های اخلاقی خدا محور پایداری مفهوم جدیدی از رشد را تبین می کند: گونه ای از رشد که امکان استفاده هوشمندانه تر و محتاطانه تر از منابع محیط را فراهم می آورد. Van Der Ryn &) Calthorpe, 1986:111) در این معنا رشد به مفهوم توسعه محدوده ها یا دامنه بیرونی یک فعالیت یا نظام نیست، بلکه به مفهوم آن است که موضوع رشد – اعم از یک فعالیت توسعه ای ، یک فرایند و ... –پیچیده تر، خود آگاه تر، دقیق تر و کامل تر می گردد و از این نظر به سمت تصحیح و تکاملی حرکت می کند که برای یک عملکرد یا رفع یک نیاز خاص مناسب تر گردد.
در این رشد تمام اجزا، عناصر و مولفه های یک فرایند توسعه ای – اعم از سرمایه های انسانی ، منابع مواد و انرژی ، سرمایه های مالی ، ارتباطات و نقل و انتقالات و ... دخالت دارند، اما نسبت اجزای مورد استفاده تغییر خواهد نمود. (همان) چنین فرایند توسعه ای "رفتار گونه های جانداران را تداعی می کند که همواره در حال انطباق موثر با محیط در حال تغییر خود می باشند و از این جهت رو به تکامل دارند." (همان:112)
اکنون کمتر کسی بر ضرورت نیل به جامعه ای پایدار تردید می کند، اما مساله اصلی چگونگی نیل به اهداف این دیدگاه در عمل است. در این چالش، فعالیت های مرتبط با توسعه کالبدی محیط، نقش پررنگی بر عهده دارند. چرا که توسعه کالبدی محیط سهم قابل توجهی از منابع طبیعی زمین را به خود اختصاص داده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که: «چگونه می توان توسعه کالبدی محیط را در راستای پایداری هدایت نمود و یا به بیان روشن تر چگونه می توان فضاهای زیستی پایدار طراحی نمود؟»
مفهوم معماری پایدار – چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطة انسان محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند – همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می توان آن را به معنای «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود. از این رو در این مقاله، تعریف معماری پایدار، با استناد به ادبیات مرتبط با «محیط پایدار» ارائه می گردد.
1-2. محیط پایدار
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 58 |
فصل اول
علت انتخاب موضوع
تعریف مسکن
تعاریفی از مسکن
ابعاد روانی و اجتماعی مسکن
فضا و رنگ
مسکن و آزادی
تراکم در مسکن
مروری بر بخش مسکن
محیط مسکونی
محیط اجتماعی
محیط کالبدی
نتیجه گیری برای محیط کالبدی
مروری بر بخش محیط مسکونی
اتصال خانه به پیرامون
تعریف واحد همسایگی
عوامل موثر بر مجموعه ی مسکونی
فصل دوم
وجه تسمیه کرمان
کرمان به روایت تاریخ
بررسی تاریخ منطقه
موقعیت مکانی سایت
سیمای شهر سنتی کرمان
خصوصیات فیزیکی شهر سنتی کرمان
موقعیت جغرافیایی
اقلیم
باد
شیب
تاثیر اقلیم بر طراحی
جهت مطلوب استقرار بنا
فرم بهینه بنا
نوع مصالح
بازشوها و نورها
عوامل اصلی جهت انتخاب سایت
فصل سوم
از ایده تا طرح
فصل اول
علت انتخاب موضوع:
فضای مسکونی با نیازهای اولیه جهت حفظ شدن از عوارض محیطی، با اسکان در غارها و اجتماع گروهی در آن رخ نمود و بعدها در طول زمان و تحولات تاریخی، هر کجا انسان وجود داشته به هر تقدیر به خلق این فضا اقدام نموده است.
مسکن برای انسان اولیه تنها برای رفع نیاز به سر پناه و ایجاد فضای امن مد نظر قرار گرفت تا اینکه به تدریج کسب آسایش بیشتر و رفع سایر نیازهای فیزیکی و روانی با توجه به پیشرفت انسان در طول تاریخ به عنوان الولویتهای بعدی مطرح گردید.
با تمام تغییراتی که در نحوه زندگی و معیشت ما نسبت به گذشته ایجاد شده، گرچه در شهرهای بزرگ و پر تراکم امروز خانه نقش خوابگاهی یافته است، هنوز این کوچکترین واحد زندگی در شهر کانون گرم زندگی ما انسانها، محل رشد و پرورش کودکان و آسایش بزرگان است.
در جامعه شهری امروز ما، هنوز بیشتر مادران و کودکان روزشان را در خانه شب می کنند و در مجموع علی رغم فعالیت روزانه والدین در خارج از خانه و حضور کودکان در مهدها مدت زمان حضورمان در خانه آنقدر هست که شکل، ابعاد، اندازه شرایط محیطی آن نحوه رفتار و شخصیت فردی، اجتماعیمان اثر بگذارد.
خانه محل زندگی، پرورش کودکان و استراحت، تجدید قوای از دست رفته در طول یک روز کار، فعالیت برای ادامه فعالیت، برای روز دیگر است.
در محیط های نامناسب یا در شرایط نامناسب محیط، انسان زودتر خسته می شود. استراحت و تجدید قوا به طور کامل صورت نمی گیرد و قوای فکری، جسمی، انسان به مرور تحلیل می رود.
بنابراین طراحی مسکن مناسب که بتوان در آن به آسایش رسید و پاسخگوی تمام ابعاد فیزیکی و روانی وجود انسان باشد اهمیت فراوانی دارد. لذا مفهوم مسکن در هر زمان و مکان، مطابق نیاز مصرف کننده، تغییر و تحول یافته و با جنبه های وجودی مخاطبان خود امیخته شده است.
از این رو است که می توان گفت مسکن با اهمیت ترین فضای معماری در میان انواع فضاها یا کاربردهای متفاوت با توجه به پیشینه تاریخی و همچنین میزان صرف وقت در طول شبانه روز در آن برای بشر است. با توجه به اهمیت موضوع و دلایل ذکر شده موضوع مسکن برای طراحی انتخاب گردید.
تعریف مسکن:
مسکن از کلمه سکنه ( یعنی ساکن بودن و قرار یافتن) گرفته شده است و به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله ان سکونت یابد. در فرهنگ اسلامی کلماتی از قبیل بیت، منزل و دار نیز بکار رفته است که از لحاظ مفهوم با کلمه مسکن متفاوتند.
بیت مکانی است که در آن بیتوته شود ( شب به روز آورده شود) منزل جای فرود آمدن و وارد شدن می باشد، در حالیکه مسکن مفهوم کلی تری داشته و منظور مکانی است که انسان در آن ساکن بوده و آرامش ومکان محفوظ می باشد تامین مسکن مناسب یکی از مسائل مهم زندگی و معیشت بشر محسوب می گردد.
از طرفی موضوع مسکن در میان موضوعات معماری دقیقا همانی است که شدیدترین پیوندها را با ظرفیترین اشکال با میراث و ویژگی های محیطی، فرهنگی داشته و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سنت سکونت ظریفترین عامل در ساخت مسکن و فن معماری محسوب می شود و آن دسته از مسائلی را شامل می شود که تجسم یافته اعتقادات و باورهای انسان در فضای زیست اوست.
به عبارت دیگر اگر به خانواده بنگریم که فضای خانه را براساس آداب و سنن و سلیقه های خود تصاحب می کند، در برخی مکانها گرد می آیند و در جاهای دیگر حضور جمعی ندارد، در می یابیم که چگونه روابط جاری بین افراد بر نحوه استفاده از مجموعه فضاهای خانه سایه می افکند جا به جا شدن افراد در خانه تابع فرهنگی است که در ژرفای اندیشه ها و رسوم دارد و روی به اتفاقاتی که در جامعه می افتند.