نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

پاورپوینت خصوصیات فیزیکی و شیمیائی از اصلاح شیمیایی نشاسته ذرت به رفتار رئولوژیکال، انحطاط

پاورپوینت خصوصیات فیزیکوشیمیائی از اصلاح شیمیایی نشاسته ذرت به رفتار رئولوژیکال، انحطاط در 64اسلاید قابل ویرایش با فرمت pptx
دسته بندی کشاورزی و زراعت
فرمت فایل pptx
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 64
پاورپوینت خصوصیات فیزیکی و شیمیائی از اصلاح شیمیایی نشاسته ذرت به رفتار رئولوژیکال، انحطاط

فروشنده فایل

کد کاربری 7466

پاورپوینت خصوصیات فیزیکی و شیمیائی از اصلاح شیمیایی نشاسته ذرت به رفتار رئولوژیکال، انحطاط در 64اسلاید قابل ویرایش با فرمت pptx

چکیده :


رویکرد جدایی ناپذیر از اثر اصلاح شیمیایی بر خواص فیزیکوشیمیایی و تابعی از نشاسته ذرت با استفاده از روشهای مختلف و مکمل انجام شد. Acetylated. acetylated cross linked، hydroxypropylated crosslinked، اسید و نشاسته اصلاح شده ذرت قرار گرفت. جایگزینی و اصلاح دوگانه کاهش غلظت قابل توجه آمیلوز انجام می شود. اصلاح شیمیایی کاهش گرانول مرتبط با درجه تبلور می باشد. افزایش قابل توجهی در قدرت تورم در جایگزینی دوگانه و نشاسته اصلاح شده در 90 درجه سانتی گراد مشاهده شده، علاوه بر این درمان ها کاهش دمای ژلاتینه شدن و آنتالپی است.


اسید عصاره ها و سس نشاسته اصلاح شده نشان داد در حالی که جایگزین رفتار نیوتنی و دوگانه اصلاح آنهایی که پاسخ viscoelastic به نمایش گذاشته شده است. خواص دینامیکی رئولوژیکال، عصاره ها و سس از نشاسته اصلاح شده زمان پست پاسخ ها ژلاتینه شدن نمی شدند در حالی که تحت تاثیر مواد نشاسته ای بومی عصاره ها و سس توسعه ساختار سفت و سخت تر در طول ذخیره سازی قرار می گیرند. واگشتگی از عصاره ها و سس جایگزین نشاسته پس از 12 روز در 4 درجه سانتی گراد، کاهش یافت و از درجه syneresis افزایش سختی به طور معنی داری کمتر از عصاره ها و سس بومی است. این که تنها جایگزین نشاسته و بومی به نمایش فیلم تشکیل ظرفیت نشان داده شد.


دانلود بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد در 67 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
مقاله بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
پروژه بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
تحقیق بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67

بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد


عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام


فرازهای سخنان علی (ع) که می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبة صلاح بر فساد قیام کردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا،  احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل کشیدة تو به اجرا در آید، حاکی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است که در فاصلة زمانی کوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینکه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید که پیش از قیام او چهرة دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبة یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود که بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی که  برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است که چه عواملی دست به دست هم داده بود که با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصلة بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید که علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حرکت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟

و بالطبع سؤال دومی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است که علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسة عظیم اجتماعی بکار گرفت و سیاست حکومتی آن بزرگوار چه بوده است؟

در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره کرد که یکی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود که پیامبر اکرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی که فردی را که پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست که او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً کنار گذاشته شد و قدرت در اختیار کسانی قرار گرفت که حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احکام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شکاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.

انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران  خلیفه دوم، همة زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اکرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تکاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای تودة مردم فراهم آورد و طولی نکشید که بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود.

اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص)

بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابة بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد  مدعی بودند که پیامبر اسلام در زمینة مسائل حکومتی و مسئلة جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلکه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش که خود را با پیامبر اکرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند که پیامبر اکرم(ص) برای ادارة حکومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نکرده و تنها دو توصیة کلی داشته است، یکی اینکه امامت و رهبری جامعة اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این که در خانواده‌ای که پیامبر (ص) عضو آن است خلافت نبایستی با پیامبری جمع گردد. «ابی الله این یجمع الخلافه النبوه فی بیت واحد»  از این جهت مدعی شدند که اولاً امام و خلیفه و بعد از پیامبر (ص) بایستی از قریش برگزیده شود و ثانیاً این منصب در بنی هاشم که فامیل پیامبر (ص) هستند نمی‌توانند قرار گیرد. و به این ترتیب همة قبائل عرب فاقد صلاحیت رهبری و خلافت بعد از پیامبر (ص) معرفی شدند و مهم اینکه بنی‌هاشم و درصد همه آنها علی (ع) نیز از منصب خلافت کنار گذاشته شدند.

در این اختلاف نظر، حق با کدام گروه بود؟

برای اثبات حقانیت ادعای اهلیت پیامبر (ص) و اینکه ادعای مخالفین آنها ناحق بوده است راههای متعدی وجود دارد

از این جهت بعنوان راه غیرمستقیم تنها به مقایسة جایگاه اهلبیت و مخالفان آنها در قرآن کریم می‌پردازیم.

و به دیگر سخن پیامبر گرامی اسامی خود می‌فرمود:

«هر گاه که فتنه‌ها امور را بر شما مشبه ساخت و همانند شب تا، افق دید شما را تیره ساخت، بر شما باد که برای کشف حقیقت به سراغ قرآن شوید چه اینکه قرآن شفیع و واسطه‌ای که شفاعتش پذیرفته شده است» بنابراین بهترین راه برای حل این مسئله که در این اختلاف نظر بین  اهلبیت اطهار و رجال قریش، کدامین بر حق بوده‌اند کافی است که به قرآن مراجعه کنیم و مشخص نمائیم که قرآن کدامین یک از دو گروه را تأیید می‌نماید.

خوشبختانه موقعی به قرآن می‌نگریم بضوح مشاهده می‌کنیم که آیات فراوانی در فضیلت اهل بیت نازل گردیده و در پاره‌ای از آیات گذشته از اینکه آنها را بعنوان راهی بسوی خدا و دوستی و محبت آنها را برهمگان لازم دانسته است بلکه تا سر حد عصمت آنها را می‌ستاید. بعنوان نمونه در سورة احزاب آمده است:

انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا

این آیه شریفه که از نظر سیاق در بخش آیاتی قرار گرفته که در بارة همسران پیامبر (ص) توصیه‌هایی دارد ولی شأن نزول آن جریان مباهله پیامبر اکرم (ص) در مدینه بانصارای هجران است که ظاهراً در سال نهم یا دهم هجرت رخ داده است.

علامة طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان ج 16 ص 311 می‌نویسد: روایات بسیاری که بیش از 70 روایت است. از طریق شعیه و اهل سنت بر این معنی وارد گردیده که آیة فوق اختصاصاً در مورد علی و فاطمه و حسن و حسین نازل گردیده  و هیچ فردی از شیعه و اهل سنت ادعا نکرده که این آیه در ضمن آیات ناظر به همسران پیامبر نازل شده باشد بلکه همانگونه که روایتی از ام السلمه همسر گرامی پیامبر اکرم(ص) حاکی است این آیه بمناسبت روز مباهله نازل گردید و نزول آن در خانه ام السلمه بوده ولی در عین حال پیامبر اکرم تصریح فرموده است که ام السلمه نیز جزء این افراد نیست، و بدیگر سخن این آیة شریفه که بمناسبت جریان مباهله بهنگام حضور علی و فاطمه و حسن و حسین نزد پیامبر نازل شده و مقصود همین‌ها هستند که پیامبر (ص) به همراهی آنان بانصارای نجران مباهله کند. بنابراین نزول آیه ناظر به پیامبر (ص) و چهار تن دیگر از پنج تن آل عبا بوده و شامل دیگر افراد از فامیل و خویشاوندان و همسران او نمیشود.

و لذا ادعای بعضی از اهل سنت که همسران شخص مصداقا جزء اهل بیت او هستند و قهرا آیه شامل آنها نیز می‌‌شود، صحیح نمی‌تواند باشد چه اینکه ما منکر آن نیستیم که همسر شخص ممکن است از اهل بیت او بشمار می‌‌آید ولی تمام  سخن در این است که آیه ناظر به افرادی خاص از اهل بیت آن حضرت است که در جریان مباهله حضور داشتند و لذا شامل غیر حاضرین نمی‌شود. 


است. جلوی عثمان انباشته دید ابوذر پرسید اینها چیست، عثمان جواب داد یکصد هزار است که می‌خواهیم یکصد هزار دیگر بر آن اضافه شود و آنگاه دربارة آن تصمیم بگیریم. ابوذر گفت: یکصد هزار درهم بیشتر است یا 4 دینار؟ گفت البته یکصد هزار. ابوذر گفت یاد داری که در شامگاهی من و تو بر پیامبر وارد شدیم و او را محزون یافتیم و چون صبح شد باز نزد او رفتیم و او را خندان و شادمان یافتیم و چون علت پرسیدیم فرمود: نیم دینار از حق مسلمان نزد من مانده بود که تقسیم نکرده بدون و ترسیدم مرگ مرا فرا گیرد و اینها نزد من بماند و امروز آنرا تقسیم کردم و راحت شدم .

عثمان نگاهی به کعب الاحبار کرد و گفت: عقیدة تو دربارة کسی که زکات واجب خویش را پرداخته چیست؟ آیا لازم است باز هم چیزی بدهد؟ کعب گفت: نه هیچ لازم نیست هر چند خشنی طلا و خشتی از نقره بچیند و برای خویش نگاه دارد.

ابوذر که اینگونه اظهار نظر و بازی با آیات قرآن سخت آشفته بود با عصایش محکم بر سر کعب کوبید و گفت یهودی زاده تو را چه حق که درباره اسلام اظهار نظر نمائی گفتة خداوند از سخن تو راستر است که میفرماید: «والذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» سوره توبه آیه 35.

این آیه شریفه که به اعتقاد بسیاری از مفسرین ناظر به وظیفة زکوه است بیانگر این معنی است  که هدف از فریضة زکوه مبارزه با تمرکز ثروت است و بنابراین اگر زکات نتواند تعادل اقتصادی را موجب شود و تمرکز ثروت را بر اندازد. در حقیقت زکاتی را که اسلام بدان دستور داده نخواهد بود.

و لذا در آیه 35 سوره توبه خداوند میفرماید که روزی خواهد آمد که این ثروتهای انباشته شده را در آتش جهنم بگذارند و پیشانی و پهلو و پشتهای آنان قرار دهند و بآنان بگویند این عذابی است که خودتان برای خویش ذخیره کردید. پس بچشید از آنچه خود پیش فرستاده‌اید.

سخنان علی (ع) به ابوذر هنگام تبعید شدن او از مدینه به ربده

بعضی بر این عقیده‌اند که روش ابوذر بر اجتهاد شخصی او استوار بوده و تنها برای خود ارجحیت بوده است نه برای دیگران ولی حقیقت این است که ابوذر گذشته از اینکه خود تصریح میکرد که چیزی غیر از آنچه از حبیبم رسول خدا شنیده‌ام نمی‌گویم، علی (ع) در حضور عثمان از ابوذر دفاع کرد و هیچگاه گفتار ابوذر را تخطئه نکرد بلکه قولاً و فعلاً آن را تأئید می‌کرد و اصولاً روش اقتصادی مورد نظر ابوذر چیزی  غیر از آنچه علی (ع) بعداً بکار گرفت نبوده است. بعنوان نمونه سخنان علی (ع) به هنگام وداع ابوذر را از نهج البلاغه مورد توجه قرا رمی‌دهیم، همة تاریخ نویسان تصریح کرده‌اند. که عثمان بر ابوذر سخت گرفت و او را به ربذه تبعید کرد و دستور داد که کسی حق ندارد ابوذر را درموقع خروج از مدینه مشایعت نماید. و تنها کسی که به سفارش عثمان نکرد علی (ع) بود چه اینکه این دستور را خلاف عدالت اسلامی و فرمان الهی می‌دانست. یعقوبی می‌نویسد: که عثمان به مروان دستور داد ابوذر را از مدینه بیرون ببرد و به کسی اجازه ندهد تا با ابوذر سخن گوید و مروان نیز چنین کرد و ابوذر و همسر و دخترش را بر شتری سوار نمود و از مدینه بیرون برد ولی علی (ع) و امام حسن و  امام حسین و عبدالله بن جعفر و عمار یاسر برای وداع با او بیرون آمده بودند، موقعی چشم ابوذر به علی(ع) افتاد بپاخواست و دست علی (ع)  را بوسید و اشک ریخت و گفت موقعی تو و فرزندانت را می‌بینم بیاد سخن پیامبر(ص) می افتم و نمی توانم جلوی گریه‌ام را بگیریم علی (ع) را او با لطف و محبت سخن آ‎غاز کرد و مروان اعتراضاً به علی (ع)  گفت: عثمان همگان را از سخن با ابوذر منع نموده است. علی (ع) خشمگین شد و با تازیانه برسر اسب مروان کوبید و فرمود: دور شو خدا تو را با آتش بسوزاند و سپس با ابوذر سخنانی طولانی داشت که فرصت ذکرش نیست. سخنان علی (ع) با ابوذر در نهج البلاغه خطبة‌130 چنین است: با ابوذر همانا تو برای خدا بخشم آمدی پس امید به کی ببیند که بخاطر او خشم گرفتی. این مردم به دنیای خود از تو نرسیدند و تو بر دین خویش از آنان نرسیدی پس آن چه را به خاطر از تو ترسیدند به  آنان واگذار و با آنچه از آنان بر آن ترسید رو به گریز به  آنان به آنچه از آنان بازداشتی سخت نیاز دارند ولی تو به آنچه از تو باز می‌دارند بی‌نیازی. بزودی خواهی دانست که فردای قیامت برنده کیست و آنکه بر او بیشتر غبطه خورند چه کسی است. اگر آسمانها و زمین بر بنده‌ای بسته شود و او خدا ترس باشد راه نجاتی قرار خواهد داد.

دانلود بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد