نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

نابترین فایلها

فایلهای کمک آموزشی

دانلود پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری

پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری

دانلود فایل پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری،در حجم 35 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژهزمانی که نظم کیفیتی قلمداد شود که بتوان آنرا پذیرفت ویااز قبول آن سرباز زدچیزی جز سردرگمی عاید نخواهد شدنظم می باید به عنوان اصلی برای تمامی سیستم های فکری و یا فیزیکی مورد قبول قرار گیرد

دانلود پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری

دانلودپاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری
پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری
پاورپوینت آشفتگی بصری در نماهای شهری
نظم و بی نظمی در معماری
محور
تقارن
سلسله مراتب
ریتم
عامل فرضی
پاورپوینت نظم در معماری
پاورپوینت بی نظمی در معماری
مبانی نظری
دسته بندی معماری
فرمت فایل pptx
حجم فایل 6773 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35

پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری


فایل پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری،در حجم 35 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژه.

بخشی از متن:
زمانی که نظم کیفیتی قلمداد شود که بتوان آنرا پذیرفت ویااز قبول آن سرباز زدچیزی جز سردرگمی عاید نخواهد شد.نظم می باید به عنوان اصلی برای تمامی سیستم های فکری و یا فیزیکی مورد قبول قرار گیرد.
نظم مورد نظر ما تنها یک نظم هندسی نیست بلکه ما به دنبال شرایطی هستیم که هرکدام از اجزا کل مجموعه به طور مناسب و در راستای هدف کلی در کنار بقیه عناصر چیده شده باشد و آرایش هماهنگی از اجزا ایجاد شود.

فهرست مطالب:
مقدمه
محور
تقارن
سلسله مراتب
ریتم
تغییرشکل
عامل فرضی

این فایل با فرمت پاورپوینت در 35 اسلاید قابل ویرایش تهیه شده است.

هدیه محصول:
فایل پاورپوینت آشفتگی بصری در نماهای شهری(14 اسلاید)

دانلود پاورپوینت نظم و بی نظمی در معماری

دانلود پاورپوینت کانسپت در معماری

پاورپوینت کانسپت در معماری

دانلود فایل پاورپوینت بررسی و مطالعه کانسپت در معماری،در حجم 46 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژه

دانلود پاورپوینت کانسپت در معماری

دانلود پاورپوینت کانسپت در معماری
درس مبانی نظری معماری
کانسپت
پاورپوینت معماری
کانسپت در معماری
بررسی کانسپت در معماری
پاورپوینت کانسپت 
آشنایی با کانسپت
پاورپوینت کانسپت در معماری
کانسپت در معماری
دسته بندی معماری
فرمت فایل pptx
حجم فایل 5830 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 46

پاورپوینت کانسپت در معماری 

 فایل پاورپوینت بررسی و مطالعه کانسپت در معماری،در حجم 46 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژه.

بخشی از متن:

کانسپت چکیده مفهوم و اندیشه نهفته در طرح معماری است این مفهوم می تواند:
قیاسی باشد (analogies) ، که به معنی الگو گیری از ویژگیهایی که برای طرح مفیدند ، مثل الگو گیری از روابط معماری گذشته برای یک طرح یا مقیاس قرار دادن کار هنرمندان در استودیو برای طراحی یک ساختمان آزمایشگاه ( لویی کان – ساختمان تحقیقات پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا)
استعاری و تشبیهی باشد ( metaphors and similes) مثلا استفاده از یک عنصر معماری برای به یاد آوردن یک مساله خاص ، (استعاره در ادبیات را ببینید) و یا به صورتی که عنصری را بتوانیم به موضوعی تشبیه کنیم مثل قاب سازی به دعوت. ( استعاره در معماری را از اینجا بخوانید چیزی دستگیرتون شد به من هم بگید)
جوهری باشد ( essences) توجه به جوهره درونی فضای معماری مثلا طراحی یک فضا با حس روحانی و تفکر برانگیز ( در مقاله مرجع از فضاهای لابی هتل اثر جان پورتمن مثال زده شده)
برنامه ای باشد (programmatic ) که در آن توجه به حل مسئله عملکردی و برنامه طرح در درجه اول قرار دارد. مثل خیلی از کارهای معماری مدرن.

فهرست مطالب :
کانسپت چیست؟
سلسله مراتب کانسپت
طرح معماری چگونه شکل میگیرد؟
سبک در معماری
ذوق و قریحه و استعداد در طراحی
بود و نبود کانسپت در طراحی
ایده های زاها حدید

این فایل با فرمت پاورپوینت در 46 اسلاید تهیه شده است.

هدیه محصول
فایل Word درمورد کانسپت(12 صفحه)

دانلود پاورپوینت کانسپت در معماری

دانلود گره و گره چینی در lمعماری

گره و گره چینی در lمعماری

این تحقیق در مورد گره و گره چینی در معماری در 45 صفحه و در قالب ورد می باشد

دانلود گره و گره چینی در lمعماری

گره و گره چینی در معماری،گره و گره چینی در معماریگرهگره چینیمعماری و گرهانواع گره در معماریگره سادهگره مادرگره تندگره کند
دسته بندی معماری
فرمت فایل docx
حجم فایل 4143 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45

 

گره‌چینی
گِرِه‌چینی یکی از شاخه‌های هنر معماری و کاشی کاری سنتی است که اساتید این هنر از کنار هم چیدن آلات و لغات مختلف بر اساس طرح مدنظر خود با استفاده از کاشی، آجر و یا سایر مواد نقش‌های هندسی تزئینی درست می‌کنند.
البته هنر گره چینی فقط در معماری رواج ندارد و یکی از زیرشاخه‌های صنایع چوب نیز می‌باشد. هنر گره چینی هنری زیبا و اصیل است که به دلیل زحمت زیاد هزینه زیادی هم در بر دارد و می‌توان نمونه‌های این هنر را که بر روی چوب انجام گرفته در اماکن متبرکه مانند آستان قدس رضوی و یا حرم شاه‌عبدالعظیم مشاهده نمود.
رشد و گسترش هنر اسلامی در طول سده‌های متمادی موجب پیدایش گنجینه‌ای عظیم از الگوهای هندسی در هنر و معماری سرزمین‌های اسلامی شده است که معمولا در کنار عمل‌کردهای گوناگون، کاربرد تزییناتی نیز داشته‌ ند. گره‌سازی یکی از نمونه‌های شاخص این الگوها است که در موضع‌های ‌گوناگون هم‌چون کتیبه ها، سردرها، طاق‌ها و گنبدها، با فنون متفاوت نظیر نجاری و بنایی و با استفاده از مصالح متنوعی مانند آجر، چوب، گچ، کاشی و آیینه در معماری به کار رفته است. ویژگی اصلی گره‌سازی، وجود هندسه‌ی دقیق و قواعد ترسیمی مشخص در طراحی و اجرای آن است. تفاوت در انواع گره‌ها ریشه در چگونگی ترسیم آن‌ها دارد. بنابراین فهم روش ترسیم هر گره راه را برای طراحی، تولید و به‌کارگیری گره در معماری هم‌وار می‌سازد.
 
شکل 1 : تفاوت میان گره‌های سنتی و امروزی در نسبت با زمینه
طراحی و ترسیم گره در سنت معماری به دلیل پیچیدگی‌ها هندسی ذاتی، هم‌واره به عنوان عملی که نیازمند تبحر و تسلط طراح  است، شناخته شده است و حتی در سنت معماری، گره‌سازی به عنوان شطرنج معماران نامیده می‌شود (مفید و رئیس زاده 1389). با ورود یک‌باره‌ی اصول و معیارهای معماری مدرن به سرزمین‌های اسلامی و قطع سیر معماری سنتی در این مناطق، روش‌های ترسیم گره نیز به مرور از یاد رفته‌اند. عدم آشنایی با نحوه‌ی ترسیم سنتی گره‌ها به حدی است که برخی پژوهش‌گران غربی (Kaplan 2000) و (Abas and Salman 1992) تصور می‌کنند استادان قدیم معماری سرزمین‌های اسلامی، روش ترسیم گره را به عنوان رازی غیر قابل بیان در نزد خود مخفی ساخته‌اند. از این‌رو یافتن روش‌های ترسیم گره‌ها، در حال حاضر به معمایی برای پژوهش‌گران و طراحان در نقاط مختلف جهان تبدیل شده است.
برخلاف پندار محققان و شرق‌پژوهان غربی که تصور می‌کنند تنها منابع به جا مانده در موضوع گره‌های اسلامی، آثار معماری به جامانده از قرون میانی و نیز اسناد تصویری تومارهای توپ‌قاپو است (Bonner 2003)، منابع و اسنادی مکتوب در گنجینه‌ی تالیفات هندسی و معماری از قرون گذشته بر‌جای مانده است که به شرح روش‌های مختلف ترسیم برخی الگوهای هندسی از جمله گره‌ها می‌پردازد. ابواسحاق ابن عبدالله کوبنانی در قرن نهم هجری پس از ترجمه‌ی رساله‌ی «اعمال الهندسه»ی ابوالوفاء محمدالبوزجانی (1389) قسمت‌هایی را به متن اصلی ضمیمه می‌سازد و نحوی ترسیم برخی گره‌های سنتی را بر اساس انطباق با بستر گره شرح می‌دهد. علاوه بر اسناد تاریخی و شرح‌ ترسیماتی قدما، مکتوب ساختن گفته‌های معماران سنتی که میراث‌دار آموزش‌های سینه‌به‌سینه‌اند، در سده‌ی اخیر مجموعه‌ای ارزش‌مند از نحوه‌ی طراحی و اجرای گره‌های هندسی در اختیار ما قرار داده است. برای نمونه روایت مبانی معماری سنتی در ایران از زبان استاد حسین لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389)، روش طراحی بسیاری از گره‌های هندسی بر اساس زمینه و خط رمز را ارائه داده است. در کتابی دیگر که به جمع‌آوری دست‌نگاری‌های استاد اصغر شعرباف اختصاص دارد نمونه‌های ترسیمات گره‌های سنتی بر اساس بسترهای مختلف نشان داده شده است (شعرباف 1385). ارائه‌ی الگوی گره‌های مختلف و شرح ترسیم برخی از آن‌ها توسط استاد محمود ماهرالنقش (1363) نیز در سال‌های اخیر منتشر شده است.
تجربیات شرق‌پژوهی محققان غربی در ابتدایی سده بیستم نیز مجموعه‌ای ترسیماتی از الگوی گره‌های هندسی فراهم ساخته است. به دلیل عدم توانایی محققان غربی در درک بی‌واسطه‌ی سنت معماری شرق، این تلاش معطوف به کشف دوباره‌ی اسرار نهفته در ترسیم الگوها شده است. گرانباوم[1] و شپرد[2] (1992) بر پایه‌ی ویژگی‌های مشترک در الگوی گره‌ها به دسته‌بندی و ارائه‌ی «الگوی زیربنایی» هر کدام از ترسیمات گره پرداختند. در تلاشی دیگر عباس[3] و سلمان[4] (1992) به کشف و گسترش دامنه‌ی الگوی گره‌های هندسی با روی‌کرد گرانباوم و شپرد پرداخته‌اند. دودنی[5] یکی دیگر از پژوهش‌گرانی می‌باشد که بر اساس الگوی استنتاجی خود بر مبنای قرارگیری دوایر در فواصل مشخص، به صورت‌بندی چگونگی ترسیم تعداد معدودی از گره‌ها می‌پردازد (Kaplan and Salsin 2004). در تحقیقات دیگر هانکین[6] در اوایل سده‌ی بیستم اسناد ترسیماتی خود را در قالب کتابی به نام «ترسیمات الگوهای هندسی در هنر عربی»[7] (1925) و مجموعه مقالات متعدد (Hankin 1934)و (Hankin 1936) ارائه می‌دهد که به عنوان مبنای بسیاری از تحقیقات بعدی قرار می‌گیرد. عصام سعید[8] و عایشه پارمان[9] (1389) با توجه به نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی در جهان اسلام به دسته‌بندی آن‌ها با توجه به تکرار الگوی مبنا و هم‌چنین تقسیمات اولیه‌ی محیط دایره به بخش‌های برابر، می‌پردازند. در قدمی دیگر، لی[10] (1987) روشی را برای پرکردن «الگوهای زیربنایی» یافته شده توسط هانکین ارائه می‌دهد که پس از آن کاپلان[11] (2000) این روش را توسعه و عمومی‌سازی می‌کند. در تلاش‌های بعدی به منظور بازشناسی منطق ترسیم گره، کاپلان (2005) روش «چندضلعی‌های در تماس»[12] هانکین را عمومی‌سازی کرده و به ترسیم تعدادی دیگر از گره‌های شناخته شده، می‌پردازد. از سوی دیگر کاپلان و سالسین (2004) کوشش‌هایی برای توسعه‌ی روش خود به منظور ترسیم گره بر روی سطوح غیر مسطح آغاز می‌کنند و موفق به صورت‌بندی روشی بر اساس سبک لی، برای گستراندن الگوی گره‌های تک‌شمسه‌ای بر روی سطح کره می‌شوند. در تلاش‌های ذکرشده‌، عدم پاسخ‌گویی روش‌های امروزی برای ترسیم تمامی الگوهای سنتی گره و تولید آلات شناخته‌شده‌ آن مشهود‌ است (Castera 2011). در عین حال حلقه مفقوده میان ترسیم سنتی گره و ترسیم‌های امروزی، عدم توجه به رسم گره بر اساس بستر در روش‌های جدید می‌باشد.
 
شکل 2 تفاوت ترسیم گره‌ در زمینه‌های غیرمسطح در روش‌های سنتی و امروزی
روش سنتی ترسیم‌ گره بر مبنای بستر یا همان «زمینه‌ی گره»  صورت می‌پذیرد. در روش‌های سنتی به جای آن‌که الگوی هندسی در فضای بی‌کران هندسه مسطح تولید شود و سپس در هر زمینه‌ای با بریدن[13] و مناسب‌سازی به کار رود، گره از آغاز برای زمینه و با استفاده از قواعد هندسی اعمال شده بر هندسه زمینه شکل می‌گیرد (شکل 1). اهمیت ترسیم گره براساس زمینه، زمانی مشخص می‌شود که الگوی گره باید بر روی سطحی منحنی نظیر سطح داخلی یک گنبد نقش ببندد. در روش‌های ترسیم امروزی گره، برای منطبق ساختن یک الگو با زمینه‌ی منحنی، ابتدا الگو برای یک سطح مسطح بی‌کران ترسیم می‌شود و سپس با استفاده از تکنیک‌های «تغییر شکل»[14] به انطباق الگوی گره با سطح منحنی می‌پردازند، اما در روش سنتی ترسیم گره، با توجه به میزان انحنای سطح با بهره‌گیری از تغییر درجه و تعداد شمسه‌ها گره مختص زمینه منحنی طراحی می‌شود. به بیانی دیگر ترسیم گره به روش سنتی در زمینه‌های غیر مسطح نظیر سطوح گنبدها، به دلیل نیاز به فشرده‌گی و گشودگی در نقاط مختلف سطح، به صورت چندزمینه یا دست‌گردان طراحی می‌شوند. این مساله در مقایسه میان نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی معماری اسلامی و نمونه‌های امروزی به خوبی مشاهده می‌شود (شکل 2). در این مقاله پس از بیان مساله و مقایسه میان گره‌های سنتی و امروزی به عنوان نمونه‌ای کامل به تحلیل هندسی طرح گره زیر گنبد جامع یزد می‌پردازیم.
2  زمینه در گره سنتی
در سنت معماری اسلامی به طراحی و ساخت گره، گره‌سازی می‌گویند. گره‌ها نقوش هندسی و دارای قواعد مشخص هستند که انواع و زمینه‌های گوناگون و پیچیده دارند. در پیچیدگی فن گره‌سازی گفته‌می‌شود که هفتاد و دو بطن دارد و از درون یک‌دیگر توانایی زایش و به‌وجود‌آمدن گره‌های نو دارد. گره‌های سنتی، ترکیبی از واحدهای هندسی پایه‌ هستند که به آلت‌های گره معروف‌ند که هر کدام تعریف‌شده و مشخص می‌باشد. بر اساس آموزه‌های استادان ایرانی، گره سنتی دو خصوصیت اصلی دارد:‌ اول آن‌که آلتی خارجی ندارد و تماما از ترکیب همین واحدهای هندسی ایجاد می‌شود. و دوم در صورت تکرار واحدهای گره در کنار هم زمینه‌های بزرگ‌تر را پوشش می‌دهند، یک‌دیگر را کامل کرده و تشکیل الگوهای وسیع‌تر می‌دهند. (مفید و رئیس زاده 1389)  بسته به زوایای آلات گره‌های سنتی می‌توان آن‌ها را در سه گونه‌ی تند، کند و شل دسته‌بندی کرد. این دسته‌بندی اشاره به طیف تغییر شکل گره‌سنتی از گونه تند به کند یعنی از زوایای حاده‌تر به سمت زوایای بازتر در آلت‌ها دارد که به واسطه قابلیت‌های نهفته در روش‌ ترسیم سنتی گره‌ها به وجود می‌آیند.
 
شکل 3 مراحل ترسیم ام‌الگره به روش استاد لرزاده
 
روش‌های ترسیم سنتی گره‌های اسلامی متعدند و از میان آن‌ها روش‌هایی که مستقیما توسط معماران سنتی تالیف شده‌اند از اصالت بیش‌تری برخوردارند. در این مقاله روش ارائه شده از آموزش‌های یکی از آخرین معماران سنتی ایران در دوران معاصر، استاد معمار حسین لرزاده در ترسیم گره، مبنای پژوهش قرار می‌گیرد. در روش ارائه شده از سوی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) مبنای ترسیم گره، بر هندسه‌ی بستر، شعاع‌های خارج شده از نقاط مشخصی از بستر و خطی راهنما با عنوان خط رمز بنا شده است. به عنوان مثال برای ترسیم گره مادر بر مبنای شمسه‌ی ۱۰ مطابق شکل 3 ابتدا با اخراج چهار خط گیر از زاویه‌ی ۹۰ درجه کنج بستر یعنی زاویه Â - به طوری که زاویه DÂB را به پنج قسمت مساوی تقسیم نماید-  از محل تقاطع خط گیر سوم با عمود اخراج شده ازD  (راس دیگر عرض) زمینه‌ مستطیل ABCD تشکیل می‌شود. از  رأس C نیز خطوط گیر مشابهی اخراج می‌شود. در مرحله دوم خط رمز گره رسم می‌گردد. خط رمز مربوط به ام‌الگره مورد نظر دو خط عمودی هم‌راستا و در امتداد هم و متقاطع در میانه‌ی قطر AC است. در مرحله سوم کمان‌هایی به مرکز A  و C و شعاع فاصلهA  و C تا محل تقاطع خط رمز و خطوط گیر اخراج شده رسم می‌شود. این کمان‌ها با سایر خطوط گیر تقاطع می‌کنند که با منطق شمار‌ه‌گذاری مشخص (شکل 3 مرحله سوم) شماره‌گذاری می‌شوند. به این ترتیب با اتصال پیاپی نقاط به دست آمده به ترتیب شماره‌گذاری و حذف مابقی خطوط، گره پایه به دست می‌آید. سایر گره‌های اسلامی نیز با همین روش و تنها به واسطه‌ی تغییر خط رمز و بستر یا همان زمینه گره ترسیم می‌شوند.
با مشاهده گستره‌ی گره‌های اسلامی طراحی شده به روش سنتی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) متوجه می‌شویم که هر کدام از گره‌ها برای زمینه‌ای خاص ترسیم می‌شوند و در نهایت مجموعه آلات گره در نسبت با هندسه‌ی بستر یعنی طول و عرض بستر و زوایای گوشه‌های بستر طراحی شده اند. در زمینه‌هایی با ابعاد خاص –نظیر مثال ام‌الگره در شکل 3- گره به صورتی ترسیم می‌شود که شمسه‌هایی همانند، در دو کنج واحد پایه خود ایجاد می‌کند، با تغییر شکل زمینه گره از مستطیلی ساده به اشکال پیچیده‌تر، برای حفظ آلات گره لازم است شمسه‌های گره‌ پایه آن گره متناسب با هندسه‌ی دو سوی واحد پایه، متفاوت انتخاب شوند.
 
شکل 4 دو نمونه گره چندزمینه (دست‌گردان) از ترسیمات استاد لرزاده
به گره‌هایی که انواع شمسه‌ را در خود ایجاد می‌کنند در سنت گره‌سازی اسلامی، گره‌های چندزمینه یا دست‌گردان گفته می‌شود. در تناسب انتخاب نام‌های تک‌زمینه و چندزمینه یا دست‌گردان می‌توان گفت گره تک‌زمینه فراخور زمینه‌ای که هندسه‌ای یکتا و ساده دارد ترسیم می‌شود و به لحاظ هندسی نیز تنها یک نوع شمسه ایجاد می‌کند. گره چندزمینه به دلیل امکان تطبیق بر هندسه بسترهای پیچیده –به مثابه چند بستر ساده که با یک‌دیگر ترکیب شده‌اند- با تشکیل چند شمسه متفاوت در خود سعی در انطباق با زمینه پیچیده خود دارد (شکل 4). این گره‌ها از آن جهت که توسط معمار سنتی به صورت انتخابی و دستی در زمینه استقرار پیدا می‌کنند و گردانده می‌شوند، گره‌های دست‌گردان نام می‌گیرند.
 
3  زمینه در گره‌های امروزی
روش‌های ترسیم گره در زمان معاصر تنها به روش‌های سنتی محدود نمی‌گردد. در مقابل روش‌های سنتی نظیر روش لرزاده که به صورت میراثی سینه‌به‌سینه از سمت معماران سنتی مسلمان به ما رسیده است، تلاش‌های مختلف در سال‌های اخیر صورت پذیرفته است که هر کدام از آن‌ها با روی‌کردی خاص به تحلیل، بررسی و ارائه‌ی روش ترسیم الگوهای هندسی گره‌های اسلامی پرداخته‌اند و از جمله مهم‌ترین این تلاش‌ها می‌توان به پژوهش‌های کاپلان برای عمومی‌سازی روش هانکین در ترسیم گره، روش خردکردن چند مرحله‌ای گره توسط بونر[15] و هم‌چنین روش ابداعی بودنر[16] برای ترسیم تعداد محدودی از گره‌ها اشاره کرد.
1 روش کاپلان
کاپلان (2000) در نخستین پژوهش خود، الگویی را بر پایه‌ی تلاش‌های پیشین لی ارائه می‌دهد که بر اساس آن شبکه‌ی «چند‌ضلعی‌های در تماس» به وسیله‌ی عناصری پارامتریک به نام ستاره[17] و رُز[18] به الگوی گره تبدیل می‌شود (شکل ۷). شبکه‌ی چند‌ضلعی‌های در تماس مجموعه طرح‌واره‌هایی هستند که یک سطح بی‌کران را به وسیله‌ی مجموعه‌ی به هم پیوسته‌ای از چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنند. ستاره در الگوی کاپلان به عنوان یکی از اصلی‌ترین عناصر الگوهای هندسی مطرح می‌باشد که از اتصال رئوس n ضلعی‌های منتظم به ترتیبی که در شکل 5 آمده است به دست می‌آید. رُز را نیز می‌توان به عنوان ستاره‌هایی n پر دانست که به وسیله‌ی n عدد شش ضلعی غیرمنتظم احاطه شده است. به این ترتیب کاپلان با بهره‌گیری از این روش به تولید الگوی گره‌های تکرارشونده‌ی مختلف بدون توجه به بستر قرارگیری گره می‌پردازد.
 
شکل ۵ شش حالت ممکن برای ترسیم یک ستاره هشت پر
کاپلان (2005) در پژوهشی دیگر به توسعه و صورت‌بندی روش دیگری برای استخراج هندسه‌ی گره‌های اسلامی که وی آن را «الگوی‌های ستار‌ه‌ای اسلامی»[19] می‌نامد، می‌پردازد که برپایه روش چندضلعی‌های در تماس بر اساس آن چه پیشتر بورگون (1973)، گرانباوم، شپرد و هانکین در آثارشان ارائه کرده‌اند، بناشده است. در این روش ابتدا برای تقسیم سطح، یکی از شبکه‌های چندضلعی‌های در تماس انتخاب می‌شود و سپس از نقطه‌ی میانی هرکدام از اضلاع چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم، دو شعاع با زاویه‌ی θ (زاویه تماس[20]) نسبت به ضلع مفروض اخراج می‌شود. شعاع‌های خارج‌شده از اضلاع مجاور تا برخور
گره و گره چینی در معماری
گره‌چینی
گِرِه‌چینی یکی از شاخه‌های هنر معماری و کاشی کاری سنتی است که اساتید این هنر از کنار هم چیدن آلات و لغات مختلف بر اساس طرح مدنظر خود با استفاده از کاشی، آجر و یا سایر مواد نقش‌های هندسی تزئینی درست می‌کنند.
البته هنر گره چینی فقط در معماری رواج ندارد و یکی از زیرشاخه‌های صنایع چوب نیز می‌باشد. هنر گره چینی هنری زیبا و اصیل است که به دلیل زحمت زیاد هزینه زیادی هم در بر دارد و می‌توان نمونه‌های این هنر را که بر روی چوب انجام گرفته در اماکن متبرکه مانند آستان قدس رضوی و یا حرم شاه‌عبدالعظیم مشاهده نمود.
رشد و گسترش هنر اسلامی در طول سده‌های متمادی موجب پیدایش گنجینه‌ای عظیم از الگوهای هندسی در هنر و معماری سرزمین‌های اسلامی شده است که معمولا در کنار عمل‌کردهای گوناگون، کاربرد تزییناتی نیز داشته‌ ند. گره‌سازی یکی از نمونه‌های شاخص این الگوها است که در موضع‌های ‌گوناگون هم‌چون کتیبه ها، سردرها، طاق‌ها و گنبدها، با فنون متفاوت نظیر نجاری و بنایی و با استفاده از مصالح متنوعی مانند آجر، چوب، گچ، کاشی و آیینه در معماری به کار رفته است. ویژگی اصلی گره‌سازی، وجود هندسه‌ی دقیق و قواعد ترسیمی مشخص در طراحی و اجرای آن است. تفاوت در انواع گره‌ها ریشه در چگونگی ترسیم آن‌ها دارد. بنابراین فهم روش ترسیم هر گره راه را برای طراحی، تولید و به‌کارگیری گره در معماری هم‌وار می‌سازد.
 
شکل 1 : تفاوت میان گره‌های سنتی و امروزی در نسبت با زمینه
طراحی و ترسیم گره در سنت معماری به دلیل پیچیدگی‌ها هندسی ذاتی، هم‌واره به عنوان عملی که نیازمند تبحر و تسلط طراح  است، شناخته شده است و حتی در سنت معماری، گره‌سازی به عنوان شطرنج معماران نامیده می‌شود (مفید و رئیس زاده 1389). با ورود یک‌باره‌ی اصول و معیارهای معماری مدرن به سرزمین‌های اسلامی و قطع سیر معماری سنتی در این مناطق، روش‌های ترسیم گره نیز به مرور از یاد رفته‌اند. عدم آشنایی با نحوه‌ی ترسیم سنتی گره‌ها به حدی است که برخی پژوهش‌گران غربی (Kaplan 2000) و (Abas and Salman 1992) تصور می‌کنند استادان قدیم معماری سرزمین‌های اسلامی، روش ترسیم گره را به عنوان رازی غیر قابل بیان در نزد خود مخفی ساخته‌اند. از این‌رو یافتن روش‌های ترسیم گره‌ها، در حال حاضر به معمایی برای پژوهش‌گران و طراحان در نقاط مختلف جهان تبدیل شده است.
برخلاف پندار محققان و شرق‌پژوهان غربی که تصور می‌کنند تنها منابع به جا مانده در موضوع گره‌های اسلامی، آثار معماری به جامانده از قرون میانی و نیز اسناد تصویری تومارهای توپ‌قاپو است (Bonner 2003)، منابع و اسنادی مکتوب در گنجینه‌ی تالیفات هندسی و معماری از قرون گذشته بر‌جای مانده است که به شرح روش‌های مختلف ترسیم برخی الگوهای هندسی از جمله گره‌ها می‌پردازد. ابواسحاق ابن عبدالله کوبنانی در قرن نهم هجری پس از ترجمه‌ی رساله‌ی «اعمال الهندسه»ی ابوالوفاء محمدالبوزجانی (1389) قسمت‌هایی را به متن اصلی ضمیمه می‌سازد و نحوی ترسیم برخی گره‌های سنتی را بر اساس انطباق با بستر گره شرح می‌دهد. علاوه بر اسناد تاریخی و شرح‌ ترسیماتی قدما، مکتوب ساختن گفته‌های معماران سنتی که میراث‌دار آموزش‌های سینه‌به‌سینه‌اند، در سده‌ی اخیر مجموعه‌ای ارزش‌مند از نحوه‌ی طراحی و اجرای گره‌های هندسی در اختیار ما قرار داده است. برای نمونه روایت مبانی معماری سنتی در ایران از زبان استاد حسین لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389)، روش طراحی بسیاری از گره‌های هندسی بر اساس زمینه و خط رمز را ارائه داده است. در کتابی دیگر که به جمع‌آوری دست‌نگاری‌های استاد اصغر شعرباف اختصاص دارد نمونه‌های ترسیمات گره‌های سنتی بر اساس بسترهای مختلف نشان داده شده است (شعرباف 1385). ارائه‌ی الگوی گره‌های مختلف و شرح ترسیم برخی از آن‌ها توسط استاد محمود ماهرالنقش (1363) نیز در سال‌های اخیر منتشر شده است.
تجربیات شرق‌پژوهی محققان غربی در ابتدایی سده بیستم نیز مجموعه‌ای ترسیماتی از الگوی گره‌های هندسی فراهم ساخته است. به دلیل عدم توانایی محققان غربی در درک بی‌واسطه‌ی سنت معماری شرق، این تلاش معطوف به کشف دوباره‌ی اسرار نهفته در ترسیم الگوها شده است. گرانباوم[1] و شپرد[2] (1992) بر پایه‌ی ویژگی‌های مشترک در الگوی گره‌ها به دسته‌بندی و ارائه‌ی «الگوی زیربنایی» هر کدام از ترسیمات گره پرداختند. در تلاشی دیگر عباس[3] و سلمان[4] (1992) به کشف و گسترش دامنه‌ی الگوی گره‌های هندسی با روی‌کرد گرانباوم و شپرد پرداخته‌اند. دودنی[5] یکی دیگر از پژوهش‌گرانی می‌باشد که بر اساس الگوی استنتاجی خود بر مبنای قرارگیری دوایر در فواصل مشخص، به صورت‌بندی چگونگی ترسیم تعداد معدودی از گره‌ها می‌پردازد (Kaplan and Salsin 2004). در تحقیقات دیگر هانکین[6] در اوایل سده‌ی بیستم اسناد ترسیماتی خود را در قالب کتابی به نام «ترسیمات الگوهای هندسی در هنر عربی»[7] (1925) و مجموعه مقالات متعدد (Hankin 1934)و (Hankin 1936) ارائه می‌دهد که به عنوان مبنای بسیاری از تحقیقات بعدی قرار می‌گیرد. عصام سعید[8] و عایشه پارمان[9] (1389) با توجه به نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی در جهان اسلام به دسته‌بندی آن‌ها با توجه به تکرار الگوی مبنا و هم‌چنین تقسیمات اولیه‌ی محیط دایره به بخش‌های برابر، می‌پردازند. در قدمی دیگر، لی[10] (1987) روشی را برای پرکردن «الگوهای زیربنایی» یافته شده توسط هانکین ارائه می‌دهد که پس از آن کاپلان[11] (2000) این روش را توسعه و عمومی‌سازی می‌کند. در تلاش‌های بعدی به منظور بازشناسی منطق ترسیم گره، کاپلان (2005) روش «چندضلعی‌های در تماس»[12] هانکین را عمومی‌سازی کرده و به ترسیم تعدادی دیگر از گره‌های شناخته شده، می‌پردازد. از سوی دیگر کاپلان و سالسین (2004) کوشش‌هایی برای توسعه‌ی روش خود به منظور ترسیم گره بر روی سطوح غیر مسطح آغاز می‌کنند و موفق به صورت‌بندی روشی بر اساس سبک لی، برای گستراندن الگوی گره‌های تک‌شمسه‌ای بر روی سطح کره می‌شوند. در تلاش‌های ذکرشده‌، عدم پاسخ‌گویی روش‌های امروزی برای ترسیم تمامی الگوهای سنتی گره و تولید آلات شناخته‌شده‌ آن مشهود‌ است (Castera 2011). در عین حال حلقه مفقوده میان ترسیم سنتی گره و ترسیم‌های امروزی، عدم توجه به رسم گره بر اساس بستر در روش‌های جدید می‌باشد.
 
شکل 2 تفاوت ترسیم گره‌ در زمینه‌های غیرمسطح در روش‌های سنتی و امروزی
روش سنتی ترسیم‌ گره بر مبنای بستر یا همان «زمینه‌ی گره»  صورت می‌پذیرد. در روش‌های سنتی به جای آن‌که الگوی هندسی در فضای بی‌کران هندسه مسطح تولید شود و سپس در هر زمینه‌ای با بریدن[13] و مناسب‌سازی به کار رود، گره از آغاز برای زمینه و با استفاده از قواعد هندسی اعمال شده بر هندسه زمینه شکل می‌گیرد (شکل 1). اهمیت ترسیم گره براساس زمینه، زمانی مشخص می‌شود که الگوی گره باید بر روی سطحی منحنی نظیر سطح داخلی یک گنبد نقش ببندد. در روش‌های ترسیم امروزی گره، برای منطبق ساختن یک الگو با زمینه‌ی منحنی، ابتدا الگو برای یک سطح مسطح بی‌کران ترسیم می‌شود و سپس با استفاده از تکنیک‌های «تغییر شکل»[14] به انطباق الگوی گره با سطح منحنی می‌پردازند، اما در روش سنتی ترسیم گره، با توجه به میزان انحنای سطح با بهره‌گیری از تغییر درجه و تعداد شمسه‌ها گره مختص زمینه منحنی طراحی می‌شود. به بیانی دیگر ترسیم گره به روش سنتی در زمینه‌های غیر مسطح نظیر سطوح گنبدها، به دلیل نیاز به فشرده‌گی و گشودگی در نقاط مختلف سطح، به صورت چندزمینه یا دست‌گردان طراحی می‌شوند. این مساله در مقایسه میان نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی معماری اسلامی و نمونه‌های امروزی به خوبی مشاهده می‌شود (شکل 2). در این مقاله پس از بیان مساله و مقایسه میان گره‌های سنتی و امروزی به عنوان نمونه‌ای کامل به تحلیل هندسی طرح گره زیر گنبد جامع یزد می‌پردازیم.
2  زمینه در گره سنتی
در سنت معماری اسلامی به طراحی و ساخت گره، گره‌سازی می‌گویند. گره‌ها نقوش هندسی و دارای قواعد مشخص هستند که انواع و زمینه‌های گوناگون و پیچیده دارند. در پیچیدگی فن گره‌سازی گفته‌می‌شود که هفتاد و دو بطن دارد و از درون یک‌دیگر توانایی زایش و به‌وجود‌آمدن گره‌های نو دارد. گره‌های سنتی، ترکیبی از واحدهای هندسی پایه‌ هستند که به آلت‌های گره معروف‌ند که هر کدام تعریف‌شده و مشخص می‌باشد. بر اساس آموزه‌های استادان ایرانی، گره سنتی دو خصوصیت اصلی دارد:‌ اول آن‌که آلتی خارجی ندارد و تماما از ترکیب همین واحدهای هندسی ایجاد می‌شود. و دوم در صورت تکرار واحدهای گره در کنار هم زمینه‌های بزرگ‌تر را پوشش می‌دهند، یک‌دیگر را کامل کرده و تشکیل الگوهای وسیع‌تر می‌دهند. (مفید و رئیس زاده 1389)  بسته به زوایای آلات گره‌های سنتی می‌توان آن‌ها را در سه گونه‌ی تند، کند و شل دسته‌بندی کرد. این دسته‌بندی اشاره به طیف تغییر شکل گره‌سنتی از گونه تند به کند یعنی از زوایای حاده‌تر به سمت زوایای بازتر در آلت‌ها دارد که به واسطه قابلیت‌های نهفته در روش‌ ترسیم سنتی گره‌ها به وجود می‌آیند.
 
شکل 3 مراحل ترسیم ام‌الگره به روش استاد لرزاده
 
روش‌های ترسیم سنتی گره‌های اسلامی متعدند و از میان آن‌ها روش‌هایی که مستقیما توسط معماران سنتی تالیف شده‌اند از اصالت بیش‌تری برخوردارند. در این مقاله روش ارائه شده از آموزش‌های یکی از آخرین معماران سنتی ایران در دوران معاصر، استاد معمار حسین لرزاده در ترسیم گره، مبنای پژوهش قرار می‌گیرد. در روش ارائه شده از سوی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) مبنای ترسیم گره، بر هندسه‌ی بستر، شعاع‌های خارج شده از نقاط مشخصی از بستر و خطی راهنما با عنوان خط رمز بنا شده است. به عنوان مثال برای ترسیم گره مادر بر مبنای شمسه‌ی ۱۰ مطابق شکل 3 ابتدا با اخراج چهار خط گیر از زاویه‌ی ۹۰ درجه کنج بستر یعنی زاویه Â - به طوری که زاویه DÂB را به پنج قسمت مساوی تقسیم نماید-  از محل تقاطع خط گیر سوم با عمود اخراج شده ازD  (راس دیگر عرض) زمینه‌ مستطیل ABCD تشکیل می‌شود. از  رأس C نیز خطوط گیر مشابهی اخراج می‌شود. در مرحله دوم خط رمز گره رسم می‌گردد. خط رمز مربوط به ام‌الگره مورد نظر دو خط عمودی هم‌راستا و در امتداد هم و متقاطع در میانه‌ی قطر AC است. در مرحله سوم کمان‌هایی به مرکز A  و C و شعاع فاصلهA  و C تا محل تقاطع خط رمز و خطوط گیر اخراج شده رسم می‌شود. این کمان‌ها با سایر خطوط گیر تقاطع می‌کنند که با منطق شمار‌ه‌گذاری مشخص (شکل 3 مرحله سوم) شماره‌گذاری می‌شوند. به این ترتیب با اتصال پیاپی نقاط به دست آمده به ترتیب شماره‌گذاری و حذف مابقی خطوط، گره پایه به دست می‌آید. سایر گره‌های اسلامی نیز با همین روش و تنها به واسطه‌ی تغییر خط رمز و بستر یا همان زمینه گره ترسیم می‌شوند.
با مشاهده گستره‌ی گره‌های اسلامی طراحی شده به روش سنتی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) متوجه می‌شویم که هر کدام از گره‌ها برای زمینه‌ای خاص ترسیم می‌شوند و در نهایت مجموعه آلات گره در نسبت با هندسه‌ی بستر یعنی طول و عرض بستر و زوایای گوشه‌های بستر طراحی شده اند. در زمینه‌هایی با ابعاد خاص –نظیر مثال ام‌الگره در شکل 3- گره به صورتی ترسیم می‌شود که شمسه‌هایی همانند، در دو کنج واحد پایه خود ایجاد می‌کند، با تغییر شکل زمینه گره از مستطیلی ساده به اشکال پیچیده‌تر، برای حفظ آلات گره لازم است شمسه‌های گره‌ پایه آن گره متناسب با هندسه‌ی دو سوی واحد پایه، متفاوت انتخاب شوند.
 
شکل 4 دو نمونه گره چندزمینه (دست‌گردان) از ترسیمات استاد لرزاده
به گره‌هایی که انواع شمسه‌ را در خود ایجاد می‌کنند در سنت گره‌سازی اسلامی، گره‌های چندزمینه یا دست‌گردان گفته می‌شود. در تناسب انتخاب نام‌های تک‌زمینه و چندزمینه یا دست‌گردان می‌توان گفت گره تک‌زمینه فراخور زمینه‌ای که هندسه‌ای یکتا و ساده دارد ترسیم می‌شود و به لحاظ هندسی نیز تنها یک نوع شمسه ایجاد می‌کند. گره چندزمینه به دلیل امکان تطبیق بر هندسه بسترهای پیچیده –به مثابه چند بستر ساده که با یک‌دیگر ترکیب شده‌اند- با تشکیل چند شمسه متفاوت در خود سعی در انطباق با زمینه پیچیده خود دارد (شکل 4). این گره‌ها از آن جهت که توسط معمار سنتی به صورت انتخابی و دستی در زمینه استقرار پیدا می‌کنند و گردانده می‌شوند، گره‌های دست‌گردان نام می‌گیرند.
 
3  زمینه در گره‌های امروزی
روش‌های ترسیم گره در زمان معاصر تنها به روش‌های سنتی محدود نمی‌گردد. در مقابل روش‌های سنتی نظیر روش لرزاده که به صورت میراثی سینه‌به‌سینه از سمت معماران سنتی مسلمان به ما رسیده است، تلاش‌های مختلف در سال‌های اخیر صورت پذیرفته است که هر کدام از آن‌ها با روی‌کردی خاص به تحلیل، بررسی و ارائه‌ی روش ترسیم الگوهای هندسی گره‌های اسلامی پرداخته‌اند و از جمله مهم‌ترین این تلاش‌ها می‌توان به پژوهش‌های کاپلان برای عمومی‌سازی روش هانکین در ترسیم گره، روش خردکردن چند مرحله‌ای گره توسط بونر[15] و هم‌چنین روش ابداعی بودنر[16] برای ترسیم تعداد محدودی از گره‌ها اشاره کرد.
1 روش کاپلانکاپلان (2000) در نخستین پژوهش خود، الگویی را بر پایه‌ی تلاش‌های پیشین لی ارائه می‌دهد که بر اساس آن شبکه‌ی «چند‌ضلعی‌های در تماس» به وسیله‌ی عناصری پارامتریک به نام ستاره[17] و رُز[18] به الگوی گره تبدیل می‌شود (شکل ۷). شبکه‌ی چند‌ضلعی‌های در تماس مجموعه طرح‌واره‌هایی هستند که یک سطح بی‌کران را به وسیله‌ی مجموعه‌ی به هم پیوسته‌ای از چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنند. ستاره در الگوی کاپلان به عنوان یکی از اصلی‌ترین عناصر الگوهای هندسی مطرح می‌باشد که از اتصال رئوس n ضلعی‌های منتظم به ترتیبی که در شکل 5 آمده است به دست می‌آید. رُز را نیز می‌توان به عنوان ستاره‌هایی n پر دانست که به وسیله‌ی n عدد شش ضلعی غیرمنتظم احاطه شده است. به این ترتیب کاپلان با بهره‌گیری از این روش به تولید الگوی گره‌های تکرارشونده‌ی مختلف بدون توجه به بستر قرارگیری گره می‌پردازد.
 
شکل ۵ شش حالت ممکن برای ترسیم یک ستاره هشت پر
کاپلان (2005) در پژوهشی دیگر به توسعه و صورت‌بندی روش دیگری برای استخراج هندسه‌ی گره‌های اسلامی که وی آن را «الگوی‌های ستار‌ه‌ای اسلامی»[19] می‌نامد، می‌پردازد که برپایه روش چندضلعی‌های در تماس بر اساس آن چه پیشتر بورگون (1973)، گرانباوم، شپرد و هانکین در آثارشان ارائه کرده‌اند، بناشده است. در این روش ابتدا برای تقسیم سطح، یکی از شبکه‌های چندضلعی‌های در تماس انتخاب می‌شود و سپس از نقطه‌ی میانی هرکدام از اضلاع چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم، دو شعاع با زاویه‌ی θ (زاویه تماس[20]) نسبت به ضلع مفروض اخراج می‌شود. شعاع‌های خارج‌شده از اضلاع مجاور تا برخور

 

دانلود گره و گره چینی در lمعماری

دانلود پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران

پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران

دانلود فایل پاورپوینت بررسی و آشنایی با تاثیر اقلیم بر معماری در ایران،در حجم 56 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژه

دانلود پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران

دانلود پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران
اقلیم در معماری ایران
دانلود پاورپوینت معماری
اقلیم و معماری
تاثیر اقلیم بر معماری ایران
پاورپوینت بررسی اقلیم در معماری
اقلیم در معماری 
بررسی تاثیر اقلیم در معماری
پاورپوینت اقلیم و معماری
دسته بندی معماری
فرمت فایل ppt
حجم فایل 2861 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56

پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران

 فایل پاورپوینت بررسی و آشنایی با تاثیر اقلیم بر معماری در ایران،در حجم 56 اسلاید،همراه با یک هدیه ویژه.

بخشی از متن:

اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند.بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است.انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است.
بطورکلی،این پژوهش ها به دو صورت نظری وعملی انجام می گیرد.دروجه اول،مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان،مورد بررسی قرارمی گیرد و در وجه دوم،با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیم بندی های اقلیمی،همچنین با استفاده از نمونه های ساختمانی مناطق مختلف اقلیمی،آزمایش ها و محاسبات دقیق صورت می گیرد.از آنجا که ازمایش ها عملی در چار چوب وظایف موسسات تحقیاقات ساختمانی انجام می گیرد واین امر تنها با تخصیص بودجه وزمان کافی از سوی سازمانهای مربوطه اماکان پذیر است، همچنین به دلیل نبود امکانات عملی جهت انجام این برنامه ها ودر دست نبودن امار واطلاعات آب وهوایی مناطق مختلف، پژوهش حاضر بیشتردر وجه اول استوار است.
معماری واقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد وآغوش می ماند، یا نسبت هر رستنی با خاک ، حریم امن وبستر بالیدن. با بستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش والبته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است . تجربیات معماری بومی در پهنه جهان وآروین های آن در معماری ایران زمین نیز ، خود گواه تاکیدی بر اندیشه ی فرم زایی ملاحظات اقلیمی در معماری است تا عاملی بر محدودیت آن یا اسارت معمار.
میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی در جان پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این گزارش ، تعیین حوزه های مختلف اقلیمی ایران در ارتباط با معماری وارائه اطلاعاتی است که برای دست یابی به طرحهای منطقی معماری وهماهنگ با اقلیم مورد نظر است . در این گزارش تاثیر هریک از عناصر اقلیمی(تابش آفتاب، رطوبت وباد) برساختمان مورد بررسی قرار می گیرد. در بین این عناصر، تابش آفتاب- که نور وحرارت طبیعی را به وجودمی آورد- مهمترین عنصر محسوب می شود.

فهرست مطالب :
مقدمه
حوزه های اقلیمی ایران
تقسیمات اقلیمی در ایران
تقسیمات اقلیمی و تیپولوژی معماری
اقلیم و ساختمان
تابش آفتاب و تأثیرآن بر ساختمان و محیط اطراف
موقعیت خورشید
فضاهای اقلیمی در معماری ایرانی
حیاط نارنجستان
گودال باغچه
سرابستان
زمستان نشین
تابستان نشین
بهارخواب
اتاق کرسی
پایاب
آب سرا
شوادان
شبستان
شناشیل
کنده
اتاق بادگیر

این فایل با فرمت پاورپوینت در 56 اسلاید قابل ویرایش تهیه شده است.

هدیه محصول
فایل معرفی کلی اقلیم و معماری(word) در 10صفحه قابل ویرایش

دانلود پاورپوینت تاثیر اقلیم بر معماری در ایران

دانلود هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه-

هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه-

این فایل در مورد هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه در 85 صفحه و در قالب ورد می باشد

دانلود هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه-

هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه،هرمنوتیک در معماری،مفهوم هرمنوتیک،ریخت‌شناسی،Hermeneutics
دسته بندی معماری
فرمت فایل docx
حجم فایل 273 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 85

هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه

 بطورکلی می‌توان بیان کرد که ارتباط هرمنوتیک با هنر و معماری از طریق تأویل موشکفانه و تفسیر صورت می‌گیرد در این روش اثر هنری همچون یک متن نگریسته می‌شود, متنی گشوده که خوانده می‌شود.

 

خواندن یک اثر هنری همانا درگیر شدن با آن, برخواندن نشانه‌های نهفته در آن متن و تأویل آن نشانه‌ها است. ما عموماً متن را برای یک نوشتار به کار می‌بریم و خواندن را خواندن کلمات آن می‌انگاریم اما خواندن متن معنایی فراختر دارد.

خواندن این متن, همان دیدن و سفر کردن در آن است. با سفر در متن هر کس با توجه به پیش‌فرض‌های خود, گوشه و کنار آن را می‌کاود و نشانه‌ها و مفاهیم نهفته در آن را برای خود بازخوانی می‌کند و معناهایی بر آنها می‌نهد دیدن معماری بازآفرینی متن است, با هر بار دیدن و سفر کردن در متن معماری, معماری دگرگون شده و دوباره ساخته می‌شود.

تأویل متن در عرصه معماری که در اساس از حوزه زبان‌شناسی و شیوه نقد زبان‌شناختی برخاسته است در سال‌های اخیر در عرصه‌های مختلف بصری به کار گرفته شده است.

رومن یا کوبسن (1982ـ1894) زبان‌شناس روسی معتقد است که اثر هنری سه مفهوم را با خود حمل می‌کند که عبارتند از, زمینه, رمزگان (کد) و تماس.

ـ زمینه به تاریخ, اجتماع, فرهنگ و موقعیتی که اثر هنری در بستر آن شکل گرفته است اشاره می‌کند و تابع زمان است.

ـ مقصود از رمزگان یا کد, نظام نشانه‌شناختی است که اثر هنری را می‌سازد و واسطه فهم ما از آن است رمزگان در اثر معماری بیشتر به عناصر معماری همچون در, پنجره, سقف و ... اشاره دارد و از آنجا که حاصل فن‌آوری‌اند همواره تغییر می‌کنند و تحت تأثیر تکنولوژی قرار دارند.

ـ تماس نیز به شکل و قالب اثر هنری اشاره دارد و شکل تماس متناسب با زمان تغییر می‌کند. تماس درواقع همان کار و اثر معماری است که بصورت کالبد بنا جلوه‌گر می‌شود.

بعنوان مثال در معماری گوتیک شکل غالب تماس کلیسا است که رمزگان آن, معرف شیوه تفکر مسیحیت آن دوره و توجه به اوج, آسمان و جهت محراب در قالب رمزگانی چون ستونهای مرتفع و شیشه‌های ملون است.

از این منظر معماری را نیز می‌توان به مثابه یک متن خواند. کلمه‌های این متن احجام, بافت‌ها, خطوط و عناصر معماری است که با هم ترکیب می‌شوند و اثر معماری را می‌سازند. گونه‌های ترکیب, معرف سبک‌ها و شیوه‌ها هستند.

ـ این نگاه, متن معماری را به زمان می‌دوزد. اثر معماری زمانمند و عصری می‌شود, چرا که مبتنی بر خواندن است و خواندن, که بازآفریدن هرباره متن در تجربه‌ای تازه و سفری متفاوت است. در میانکنش افق‌های معنایی مسافر / متن هر دم تازه‌تر می‌شود.

و از این‌رو معماری از حالت فرآورده (product) خارج شده و تبدیل به فرایند (process) می‌شود. فرآورده محصولی است که هیچ دخل و تصرفی در آن نمی‌توان کرد. اما فرآیند که حاصل سفر, تأویل و بازآفرینی است, زندگی و دوام می‌یابد و طراحی امری می‌شود که با تأویل و تفسیر انسانی همراه است.

علاوه بر روش فوق که اصطلاحاً روش متن‌گرایانه می‌باشد رویکرد دیگری نیز در خصوص ارتباط هرمنوتیک و معماری مطرح می‌باشد که تحت عنوان پدیدارشناسی پایه‌ریزی گردیده است.

در این رویکرد چیزها را چنانکه هستند می‌بیند در این رویکرد که قالبی تجربی دارد هدف ارائه توصیفهای کمی و جمع‌آوری اطلاعاتی که بر مبنای آن بتوان قوانینی تدوین کرد تا اقدامات و رفتارها را پیش‌بینی کند نیست بلکه درک ماهیت اصلی وجود انسان (در رابطه با مکان و فضا) مورد نظر است. پدیدارشناسی در جستجوی معانی رویدادها و نه علّت آنهاست.

رویکرد پدیدارشناسی یک رویکرد توصیفی مبتنی بر مشاهده دقیق می‌باشد.

در اصل رویکرد پدیدارشناسی معتقد است که هر "چیز / شی" تنها به واسطه "بازتاب" یا وضوح نسبت میان زمین و آسمان فهمیده می‌شود و چیزها / اشیا چونان آشکارگی حضور. هنگامیکه این آشکارگی حضور در قالب معماری اجرا می‌شود (تحقق می‌یابد) و به تعبیری تجلی پیدا می‌کند ناگزیر به عنوان امری مرتبط به لحظه‌های کاربرد تأویل می‌شود. هدف از پدیدارشناسی این است که چگونه با اعمال روش پدیدارشناسی می‌توان موانع تفهم و دریافت آثار هنری را از میان برداشت و تقرّبی به معانی و به عالم هنر پیدا کرد و از این طریق چگونه می‌توان به تفسیر و تفهم هنر و آثار هنری دست یافت پدیدارشناس مستقیماً به خود چیزها روی می‌آورد.

پدیدارشناسی بدان معنا است که بگذاریم تا آنچه خود را می‌نمایاند, بدان نحو که خود را از خود نمایش می‌دهد, دیده شود.

کریستیان نوربرگ شولتز از طریق آشنایی با هایدگر و پیاژه توانست نظریاتش را کامل کند و روش پدیدارشناسی را به عنوان بهترین طریق دستیابی به جوهر واقعی معماری پیشنهاد کند. هدف شولتز مطرح کردن معماری به مثابه یک میراث فرهنگی انسان بود: هنر ساختن مکانهای معنی‌دار و عینی. آن‌گونه که از دیدگاه پدیدارشناسانه مطرح می‌شود.

در تفکر شولتس در محیط واقعی و نه در فضای تجریدی علوم ابژه و سوژه, یعنی محیط و انسان, از یکدیگر تفکیک‌ناپذیر هستند و بنابراین انسان در محیط نه در مقام مشاهده‌کننده, که در رابطه همزیستی با اشیاء و موجودات و مکانی است که خود جزئی از آن به شمار می‌آید.

در بحث از فضا به عنوان یک پدیده غیرخطی و ناهمگن از شرایط نبود جاذبه و تأثیرات آن بر معماری صحبت می‌شود. در زندگی روزمره انسان, زمین مسطح بوده و تأثیر شکلی جاذبه یک پیش‌فرض مهم است. پیش‌فرضها به گفته شولتس در درک محیط نقش اساسی را ایفا می‌کنند. زیرا شناخت محیط در حقیقت نوعی بازشناسی است نه اکتشاف تجربی. مکان و محیط هویتی ثابت دارند که به آنها اجازه می‌دهد مرتباً تعبیر شوند و تغییر یابند. اصل هنر تمایز و هویت است. آنچه پدیده‌های یک مکان را به یکدیگر مربوطه می‌کند تقلید آنها از یک فرم ازلی و ثابت نیست. بلکه شیوه مشترک بودنشان در جهان است.

شولتس پیش از مطرح کردن فضای معماری از فضای هستی سخن می‌گوید و برای توضیح مطلب از تئوری پیاژه استفاده می‌کند: فضای هستی همان سیستم نسبتاً پایدار از تصاویر ادراکی است که در ذهن ما نقش بسته است و هسته چنین فضایی از سالهای اول زندگی شکل‌ می‌گیرد. روش شناخت معماری را شولتس روش فنومنولوژیک یا روش طبیعی شناخت پدیده‌ها می‌نامد.

بدین‌ترتیب در رویکرد پدیدارشناسی شهر به عنوان پدیده‌ای کالبدی فضایی در نظر گرفته می‌شود. که مسائل آن با شرایط خود آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.

برای شناخت پدیده بدین‌ترتیب, یعنی پدیده‌ها چنانکه هستند, نوربرگ شولتس, سه جنبه را مطرح می‌کند:

1ـ ریخت‌شناسی

2ـ توپولوژی

3ـ گونه‌شناسی

1ـ ریخت‌شناسی: به چگونگی فرم ساخته شده می‌پردازد. (شکل ساخته شده)

2ـ توپولوژی: به نظم فضایی می‌پردازد و در هر اثر معمارانه بصورت سازماندهی فضایی‌ ترجمان می‌شود.

3ـ گونه‌شناسی: به بیان شیوه‌های اسکان می‌پردازد و گونه‌ها صورتهای نوعی هستند که در هر اثر معماری با شکلی خاص پدیدار می‌شوند.

این سه جنبه به قول شولتس زبان معماری را تشکیل می‌دهند که با استفاده از آن می‌توان کلیت‌ها و جنبه‌های ساختاری عام حاکم بر آثار معماری و شهرسازی را بازشناخت و زبان را به کمک آنها تعریف کرد.

علم هرمنوتیک که با دیگاههای هایدگر و گادامر پا به عرصه کلامی و فلسفی و
ادبی وعلوم مختلف گذاشت، در ابتدا با نقد ادبی و چالشهایی در این باب اغاز شد. هرمنوتیک (hermeneutics) در فعل یونانی هرمینویین (hermeneuein) نهفته است که عموما به تاویل کردن ترجمه می شود. کاوش درباره اصل و منشا این دو کلمه، ‌ماهیت تاویل را در علم کلام و ادبیات به طرز شگفت آوری روشن می کند و در زمینه بحث کنونی نیز پیش در آمد ارزشمندی است به فهم علم هرمنوتیک جدید!
اندیشه های هایدگر مرز نمی شناسند، او درباره ی بسیاری از نکات و مسایل فلسفی نظر دارد. مساله هایدگر را به نحوی ساده گرایانه می توان این گونه بیان کرد. معنای هستی چیست؟ آوای هستی کدام است؟ ... نکته جالب توجه این است که نقطه شروع فلسفه هایدگر با آن همه پیچیدگی ها و دشواری ها که زبانزد همگان شده جنین پرسش ساده ای است که به ذهن هر کودکی می آید، بی آنکه هرگز پاسخش را بیابد. 
سرلوحه کتاب هستی و زمان هایدگر جمله ای است از مکالمه افلاطون :« اکنون ... بیایید و مطلب را بر ما روشن کنید. هنگامیکه از باشنده سخن می گویید،‌مرادتان چیست؟ بی گمان منظورتان از دیرباز بر خودتان روشن است. ما نیز پیش تر گمان می بردیم که مقصود شما را دریافته ایم ولی در این دم کاملا ناتوان شده و درماندهایم.». هایدگر می کوشد تا با آشکار نمودن مفاهیم مد نظرش هرمنوتیک را معنا نماید. او یادآور میشود هر چیز (هر ابژه ی) این جهان بر ما ظاهر می شود، هر شکل ظهور حتی ساده ترین شکل آن آشکار شدن چیزی است. آگاهی ما از چیزی، و به سوی آن چیز است. این آشگارگی همواره مجموعه ای از باورها یا فرض ها را همراه دارد، چیزهایی چون واکنش های طبیعی، ارزش گذاری ها،‌ رویکردهای عاطفی و حسی. پس نسبتی هست میان آنچه آشکار می شود و آنچه به سوی آشکارگی پیش می رود.
اما آنچه که مسبب ایجاد ارتباطی میان گستره بین هرمنوتیک و معماری گشت از آن بعد است که آفرینش معماری به طور کلی دوبعد دارد صورت یا فرم و معنا یا مفهوم. این دو مقوله درطول تاریخ معماری و به خصوص معماری معاصر بحث انگیزترین مباحث د معماری بوده اند. آفرینش معماری روندی است که با مقولات ذهنی و معنایی معمار آغاز می گردد و در نهایت به مقولات عینی و صوری می انجامد و سپس مخاطب آن بازخوردی معنایی و ذهنی از آن خواهد داشت. در طی این پروسه از شروع خلق معماری تا باز تصویری ذهنی مخاطب هرمنوتیک یا تاویل بسیار تاثیر گذارند و همواره سوال برانگیز! 
اما ساختمان ها،‌ نظامی از نشانه های زبانی نیستند که صرفا وظیفه انتقال پیام را بر عهده داشته باشند. معماری پیش از آنکه حرفی برای گفتن داشته باشد، باید فضایی برای زیستن فراهم آورد. با اینکه یکی از مولفه های اصلی تجربه فضا، فهم، معنا و محتوا یا پیام آن فضا است، ولی مواجهه انسان با محیط مصنوع و حتی محیط های طبیعی، فقط به جنبه ادراک معنای آن محیط، محدود و منحصر نیست. تجربه فضایی جزیی از زندگی و آمیخته با آن است، زندگی روزمره هیچ گاه از تجربه فضایی یا تجربه در مکان بودن تهی نیست، اما همه تجارب، تجارب معطوف به ادراک پیام نیستند. اگر تجربه کردن هم معنادار بودن دانسته شود، آنگاه اگر معنایی از فضا ادراک نکنیم باید نتیجه بگیریم که هیچ تجربه ای را از سر نگذرانده ایم، کاملا واضح است که چنین تجربه ای نادرست است. عدم برقراری ارتباط مفهومی (conceptual) با ساختمان نیز نوعی تجربه است. ادراک معنا یا عدم ادراک معنا هر دو بخشی از تجربه اند. گر چه غنای بسیاری از تجارب فضایی در گرو ادراک معنا از محیط است، اما برخی اوقات معلول و متاثر از حضور معنایی متعالی است؛‌ احساس درونی که از مکان بر نمی خیزد بلکه رنگ وبوی خود را بر مکان می افکند.
یک ساختمان کاملا فرمال که نه چیزی را تصویر می کند و نه بیانگر احساس یا ایده ای است، به هیچ وجه کارکرد یک نما را ندارد. آن بنا در واقع بیانگر برخی خصوصیات خودش است و صرفا خود را از سایر ساختمانهایی که ابدا اثر هنری نیستند، متمایز می کند.
از آنجا که ارزش ومعنای شی به خاطر مجاورت آن با رویدادی معنایی با اهمیت است، لذا توجه ما به آن شی صرفا به دلیل قابلیت آن در بازآفرینی یاد و خاطره آن رویداد است. بنابراین شی خود قابل اهمیت نیست. چنان معنا و محتوایی، نمی تواند دلیلی بر جلب توجه مخاطب به آثار معماری باشد.
یک تعبیر (جنبه) از فهم زیباشناختی این است که معنایابی و ارزشگذاری اساسا به هم وابسته و مرتبط اند. بنابراین وقتی مخاطب مبادرت به شناخت یا به بیان دقیق تر فهم دلالت یک ساختمان یا هر اثرهنری می کند، آن را ارزش گذاری کرده است.
این تعبیر مستلزم ادراکی از تجربه او است،‌ وقتی که ناظر از منظر علایق زیباشناختی با اشیا مواجه می شود مطابق چنین نظریه ای، می توان

دانلود هرمنوتیک و مفهوم آن در معماری و فلسفه-